وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
مصونيت اقتصادي
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حسن ف
دوباره سلام.
ممنون از توضيحات کامل شما.
چند تا مسئله ذهنم رو مشغول کرده و اگر من رو راهنمايي کنيد ممنون ميشم:
1-زمان هاي بسيار قديم که معامله هاي کالا با کالا بود، چطور خط کش ها تعيين مي شد؟ (يعني چطور تعيين مي کردند که مثلا براي گرفتن مثلا يک جفت کفش بايد فلان مقدار گندم داد.) يا حتي ميشه اين طور گفت که چطور تعيين مي کردند که قيمت فلان کالا چقدر طلا يا نقره هست؟
2-اقتصاد يک مسئله جهاني هست. بالفرض که ما جلوي خلق پول در داخل رو گرفتيم. با خلق پول بانک هاي جهاني و مخصوصا دلار چکار کنيم؟ بالاخره واردات جزو اقتصاد ما هست.
3-آيا اينکه گفته ميشه که عرضه و تقاضاي جامعه قيمت يک جنس رو بايد تعيين بکنه درست و عادلانه هست؟ چرا بايد وقتي جنسي کم ميشه قيمتش زياد بشه؟
4-ما اعتقاد داريم که اسلام براي حل مشکلات بشر راه حل داره. نظر اسلام راجع به مدل اقتصادي جامعه چيه؟ آيا مدل خاصي رو معرفي کرده؟
ببخشيد که زياد شد.
پاسخ
سلام. يك وقتي مصاحبهاي تماشا ميكردم، فردي انتقاد داشت به وضعيت زنان. مجري پرسيد: «خب شما كه اين نقدها را مطرح كرديد، چه راه حلي براي مسأله داريد؟» كارشناس پاسخ جالبي داد: «اين وظيفه من نيست كه راه حل پيدا كنم، وظيفه كسانيست كه به خاطر پيدا كردن راه حل در دولت حضور دارند و براي همين حقوق ميگيرند!» يافتن راهحلهاي كلان شدنيست، نيازي به بودجه و هزينه و مطالعات هم ندارد. اما وقتي وارد ريز عمليات ميشويم و جزئيات را بر ميرسيم، براي يافتن راهكارها و تاكتيكها ديگر نميشود بدون پژوهش و مطالعه عمل كرد و آن هم نياز به زمان و هزينه دارد. تكتك اين پرسشهاي شما كاملاً منطقي و دقيق هستند و صدها پرسش ديگر هم در بين است. مثلاً نحوه انحلال بانكها، شيوه فروش و واگذاري املاك و اموال آنها، به نحوي كه اقتصاد را فرونپاشد. خيلي سؤالهاي زيادي پديد ميآيد و خيلي پاسخها لازم است. اما وقتي راهبردهاي استراتژيك و بلندمدت به ما بگويند: «بانك نبايد باشد»، ناگزير خواهيم شد نهادهايي را مسئول كنيم تا پاسخ اين پرسشها را بيابند و قطعاً هم نياز به بودجه خواهند داشت و قطعاً نياز به استفاده از آراء نظريهپردازان و پژوهشگران حوزه اقتصاد و البته حوزههاي علميه. درباره مدل اقتصاد اسلامي يك نظريهاي را شهيد صدر ره در كتاب اقتصادنا طرح كردهاند. پس از توضيح اقتصاد كاپيتاليستي و سپس اقتصاد سوسياليستي، به طرح اقتصاد اسلامي ميرسند. در فصل سوم كتاب مفصل بحث ميكنند و با جدا كردن «علم اقتصاد» از «مكتب اقتصاد» مدعي شدهاند كه اسلام مكتب اقتصادي مستقلي دارد. مثلاً درباره مالكيت زمين بحث بسيار جالبي طرح ميكنند كه پس از ايشان ديدم آيتالله معرفت هم در مقالهاي همين بحث را تأكيد مينمايند. قيمت كالا بر اساس «كار انجام شده» بايد تعيين شود. اين نظريه آدام اسميت در طراحي كاپيتاليسم است كه قيمت كالا را «نسبت عرضه و تقاضا» تعيين كند. اين نظريه تا حدي مبتني بر نظريه «انسان گرگ انسان است» توماس هابز است. يعني جامعه يك محيط تنازع است و هر كسي كه بتواند بتازد، تا حدي كه بتواند، ظلم ميكند و ديگران را ميدرد. پس اگر عرضه كم باشد، تيغ فروشنده ميبرد و اگر تقاضا كم شود، تيغ خريدار! در پناه خدا.
+
حسن ف
سلام. بسيار روان و دقيق نوشته بوديد. به نظر من خود بانک ها ابزار دست يک عده هستند که مي خواهند از جيب مردم دزدي کنند. يعني سرمايه دار هايي که فقط به دنبال بزرگ تر کردن جيب خودشان هستند. به هر قيمتي. حتي در سطح جهاني. کساني که خودشان بانک ها را به وجود آوردند. کساني که ضرب المثل پول، پول مي آورد را اختراع و اجرا مي کنند...
چند وقت پيش فکر مي کردم که شايد بايد به دوران مبادله کالا به کالا برگرديم...
پاسخ
سلام. قطعاً همينطور است. كساني هستند، همان اشراف، سرمايهداراني كه به جاي كار كردن، سرمايهشان است كه پيوسته سرمايه ايجاد ميكند. اما نه با توليد، بلكه با «ربا». همان كه به خوبي فرموديد: پول پول ميآورد! پول بايد پول بياورد، اما به شرط آنكه پول از توليد به دست آيد. امروزه بانكها بدون توليد پول ايجاد ميكنند و در نتيجه يك تعادل به هم ميخورد: «برابري توليد با پول». در جامعه سالم، هميشه پول از توليد كالا يا خدمات به دست ميآيد، (البته از نظر آدام اسميت فقط توليد كالا يك كار مولّد است و توليد خدمات كار غيرمولّد حساب ميشود، يعني ثروت در جامعه توليد نميكند). بنابراين قيمتها هرگز تغيير نميكند، مگر آنكه واقعاً يك مشكلي در منابع آن كالاي خاص ايجاد شود، مثلاً معدنش تمام شود و پول هرگز ارزش خود را از دست نميدهد و ثبات دارد. امروز اين تعادل را از بين بردهاند. نيازي به تهاتر نيست (كالا به كالا)، نيازي به پولطلا هم نيست (نظريهاي كه برخي دارند)، كافيست «خلق پول» موقوف شود. كار تمام است. همين اسكناسهاي ريال به ثبات ميرسند. تشكر.