• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : دست زدن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نوري 
    خب مگه ما نبايد آدم هاي ساختار شکني انتخاب کنيم تا برن مجلس و اين ساختار هارو درست کنن؟ ديگه خوب بودنشون به چه دردي ميخوره!
    پاسخ

    اين فرمايش درست است، اما آدم‌هاي خوبي كه ما داريم معمولاً متوجه نادرستي ساختار نيستند و اكثراً گمان مي‌كنند «آن‌ها» بد بودند كه كشور را بد اداره كرده‌اند و اگر «ما» سر كار باشيم كشور را خوب اداره مي‌كنيم. اين تصوّر ِ فردمحور در عمق ذهن نخبگان ما نفوذ كرده است. با بيشتر افرادي كه صحبت كرده‌ام و صحبت‌ها و سخنراني بيشتر آدم‌هاي خوب را كه شنيده‌ام، همين ديدگاه را داشته‌اند. مشكل اين است. بايد ابتدا خود آن‌ها متوجه شوند كه ساختار اداره نظام اسلامي بايد متحول شود تا كاركردهاي آن عوض شود. بسياري از قوانين ما هنوز همان قوانين پيش از انقلاب است و اين مشكل درست مي‌كند. شايد در گذشته‌هاي دور خوب بودن آدم‌ها كافي بود، چون كار به دست «افراد» بود. اما امروزه با بزرگ شدن ساختارهاي اداره، ديگر كار دست «ساختار» است. اين مطلب را امام موسي صدر خوب بيان فرمودند، پنجاه سال پيش كه در حوزه علميه قم سخنراني كردند. اين‌جا بخشي از فرمايش ايشان را ذكر كرده‌ام: http://rastan.parsiblog.com/posts/286
    + نوري 
    نه به سيستم آموزشي...
    ببخشيد مجلس منتخب رو چطور ارزيابي مي کنيد؟
    پاسخ

    آدم‌هاي خوبي هستند. واقعاً خوب. اما... مشكل ما اصلاً آدم‌هاي خوب يا بد نيستند. احمدي‌نژاد هم آدم خوبي بود، ولي در زمان ايشان بيشترين فساد در بانك مركزي اتفاق افتاد. چه فسادي؟ خلق پول فراوان! چيزي كه تورم 300 درصدي ايجاد كرد. يعني هر كالايي به سه برابر قيمت رسيد. ببخشيد، در حقيقت، ارزش پول به يك سوم تقليل يافت. مشكل ما اصلاً آدم‌ها نيستند، اين اشتباهي‌ست كه بيشترمان گرفتارش هستيم. مشكل اصلي ما «ساختارهاي بد» هستند. وقتي بانك ما پول را «ربوي» تعريف مي‌كند، وقتي دولت ما حقوق بيشتري به كارمندان تهران مي‌دهد، وقتي پايه حقوق طوري طراحي شده كه فاصله طبقاتي ايجاد مي‌كند، مدير ده‌ها برابر كارمند حقوق مي‌گيرد، وقتي مهريه زنان را وقتي ريالي باشد، با نرخ تورّم سالانه، يعني در حقيقت سود ربوي آن محاسبه مي‌كنند، وقتي قيمت كالا را بر اساس تعادل عرضه و تقاضا تعيين مي‌كنند، وقتي در بازار بورس، قيمت سهام فارغ از ارزش واقعي سرمايه بالا و پايين مي‌رود، وقتي توليدكننده در اخراج كارگر اختياري ندارد، وقتي دولت موظف است در زمستان كه توليد گوجه‌فرنگي معنا و مفهومي ندارد آن را با قيمت مناسب در اختيار جامعه قرار دهد، وقتي مجلس حق دارد بودجه و حقوق خود و نمايندگان را رأساً تصويب كند، وقتي پول بدون پشتوانه (فيات) رسماً در كشور به گردش مي‌افتد، وقتي در انتخابات نمي‌تواني رأي بياوري مگر تبليغ چاپ كني و نمي‌تواني چاپ كني مگر پول بدهي و نمي‌تواني پول بدهي مگر سرمايه‌گذاري پيدا شود كه بدهد، ديگر خوبي و بدي آدم‌ها اهميتي ندارد. ساختارهاي خراب اثر قهري خود را مي‌گذارند و بهترين آدم‌ها تقريباً همان‌كاري را مي‌كنند كه بدترين‌ها. :(