• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : ليست ِ جهيزيه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نوري 
    يه مقدار درباره چرخ گوشتي و زودپز قانع نشدم.الان شرايط توضيح دادن ندارم البته معتقدم هرکس ايده و سبک زندگي خودشو داره مثلا بنده به شخصه بسيار به زودپز و فر نيازمندم و اگر ضررهاي ماکروويو نبود حتما يکيشو ميخريدم اخه سيب زميني کمتر از 100 پخته ميشه درونش(و اينگونه زندگي لذت بخش ميشود). ببخشيد حرافي کردم فقط ميخواستم طبق تجربه بگم آبکش و سبد استيل خيلي بهتر از پلاستيکيه.خوشبختي جوونا صلوات
    پاسخ

    مايكروفر خريدم. هفت هشت سال پيش. مارك معروفي هم. خوشحال كه بهتر مي‌توانم بپزم. خيلي غذاها را امتحان كردم و در نيامد. مثلاً عدسي گذاشتم، يك ساعت هم در مايكروفر ماند نپخت. به يكي از طلبه‌هاي خارجي كه مي‌شناختم گفتم. گفت: ما در كشور خودمان اصلاً از مايكروفر براي پختن استفاده نمي‌كنيم، فقط براي گرم كردن و يخ باز كردن. تعجب كرد اين‌كه مي‌خواستم مثلاً با آن قرمه‌سبزي بپزم! فروختم به يكي از آشناها كه زن و شوهر شاغل بودند. هنوز استفاده مي‌كنند و خيلي راضي هم هستند. غذا را يك روز هفته در قابلمه و روي گاز مي‌پزد، تمام روزهاي هفته هر كدامشان فقط قدر يك وعده در بشقاب ريخته و چند ثانيه در مايكروفر مي‌گذارد، تا گرم شود! من واقعاً ديدم كه به «سرعت» در آشپزي نياز ندارم. سرعت نياز كساني‌ست كه شاغل هستند. زن از سر كار كه مي‌آيد بايد سريع نهار را بپزد. وقت ندارد. ولي من با اين‌كه ده سال است تقريباً هر روز غذا پخته‌ام، هيچگاه وقت كم نياورده‌ام. صبح كه بيدار مي‌شوم لپه و گوشت را مي‌گذارم سر گاز. يعني هنگام صبحانه. معمولاً يك‌ساعت و نيم بعد پخته مي‌شود. گاهي لپه‌اش جنسش طوري است كه دو يا سه ساعت زمان نياز دارد. در اين مدت به كارهاي ديگرم مي‌رسم. بيرون كه نمي‌روم. در همين خانه هستم و مثلاً پروژه‌اي اگر داشته باشم، پژوهشي، مطالعه‌اي، كاري انجام مي‌دهم. بعد سر فرصت مي‌روم و باقي كارهاي نهار را انجام مي‌دهم. پس هرگز نه به زودپز نيازم افتاده است و نه به مايكروفر. مرغ را هم كه خيلي‌ها با زودپز مي‌پزند، سه چهار ساعت شعله كم مي‌گذارم، تا بچه‌ها از مدرسه بيايند آن‌قدر نرم و له مي‌شود كه با چنگال مي‌شود از استخوان جدا كرد! :) من چون كارم را «در خانه» تعريف كرده‌ام، يعني تمام پروژه‌ها را به شرط اين‌كه در خانه انجام دهم، نه در اداره، پس نيازي به سرعت ندارم!