با عرض سلام و lدب: قصد بي ادبي نداشتم بلکه ميخواستم ذهن شما را از لجبازيها و کينه هاي امروز به سمت محبت هاي ديروزتان معطوف کنم!!!
قبول دارم که خداوند بر کسي که ميداند اميد هدايت در او نيست غضب ميکند . ولي او خداست!!! از نهان و غيب و آينده خبر دارد!! اما جز او چه کسي آينده را ميداند؟؟ چه کسي باورش ميشد که حر با يک تصميم تحت هدايت امامش زندگي و آخرتش را دگرگون کند!! آيا غير از اينست که لطف خدا شامل حالش شد؟ ما همه به لطف خداوند اميدواريم و همين اميد است که امتنان خاطرمان ميشود!! برخلاف نظر شما من معتقدم فرصت تربيت همينجاست!!!!!!!!!!!! تربيت با تعريف "رشد وضعيت موجود به وضعيت مطلوب!" تربيت يک انسان بهترين توشه ي آخرت است! مگر نه اينکه انبيا همه براي تربيت بشر آمده اند! و من فکر ميکنم تربيت وظيفه ي هر انسانيست چه تربيت خود چه ديگران! چو ميبيني که نابينا و چاه است اگر خاموش بنشيني گناه است!!!!!!! واتفاقا" اگر انحراف زن را ميبيني وظيفه ي خطير تربيت به عهده ي شخص شخيص شماست!
باور من هم در اينست که فرزند طلاق چه بهتر تا فرزند دعوا! و اين را بارها و بارها ديده ام تا باورش کرده ام!
اگر ميگويم گذشت ! منظور رها کردن گذشته و ساختن آينده است! نه استخوان در گلوي هم بودن!!!!!!!!!!!! البته که چهار سال زندگي را با مطالعه ي دو شبه نميشود قضاوت کرد!!!!!!!!!! گرچه من اصلا" بر جايگاه قضاوت نيستم و تنها نيت خيرم را بر قالب کلام عرضه داشتم!