سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

اساس عقل، پس از ایمان به خداوند ـ عزّوجلّ ـ، دوستی با مردم است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
عشق و فقه 1 + دوشنبه 97 دی 10 - 5:0 صبح

درمورد مطلبی هرچی فکر میکنم و مطالعه میکنم به نتیجه نمی‌رسم.
آیا فقه مخالف با عرفان است که در آن عشق حرف اصلی را می‌زند؟
البته می‌دونم منظور از این عشق،عشق حقیقی هستش اما همین عرفای اسلامی یک جمله دارند که می‌گوید:
المجاز قنطرة الحقیقه.
ملاصدرا و ابوعلی سینا که فیلسوف بوده‌اند در کتب‌هایشان صحبت‌هایی از عشق به میان آورده‌اند و حافظ و مولوی بسیاری از عرفا رد پایی از یک عشق زمینی در زندگی آن‌ها مشاهده می‌شود حتی ابن عربی که یکی از بزرگترین عرفا می‌باشد.
می‌خواندم:
کسی که عشق می‌ورزد از همه‌ی تعلقات خود را خلاص می‌کند و وقتی به عشق حقیقی می‌رسد فقط می‌ماند که از این عشق زمینی دست بردارد ولی کسی که می‌خواهد از ابتدا به عشق حقیقی برسد باید خود را از بسیاری تعلقات برهاند در اینصورت عشق مجازی زمینه‌ای را برای راحت‌تر کردن وصول به عشق حقیقی فراهم می‌آورد.
اما عاشق شدن زمینه‌ای دارد.
زمانی می‌رسد که شخص زیبارویی را می‌بیند و دل به او می‌بندد و عاشقش می‌شود و زمانی یک صحبت کردن باعث دل بستن و عاشق شدن می‌شود ولی در فقه و احکام که برگرفته از قرآن که فرموده‌ی خداست و روایات از نگاه کردن و صحبت کردن با نامحرم را منع کرده‌اند پس این عشق باید چطور شکل بگیرد؟
این ردپای عشق در زندگی عرفای ما که در دیوان اشعار آن‌ها هویداست چگونه پیدا شده است؟
آیا آن‌ها به فقه عمل نمی‌نموده‌اند؟
اصلا آیا این جمله‌ی المجاز قنطرة‌الحقیقه درست می‌باشد؟
اگر درست است پس چرا فقه ما را از آن نهی می‌کند و اگر درست نیست چرا بزرگانی مثل حافظ و مولوی و ابن عربی و بسیاری دیگر از عرفا از آن حرف به میان آورده‌اند و حتی عشق در نوشته‌های ابوعلی سینا و ملاصدرا که فیلسوف بوده‌اند حرف به میان آمده است؟
یکی از شعرهای معروف حضرت امام ره که چندین سال پیش می‌خواندم و الان به یادم آمد می‌خواندم:
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
حتی اگر این خال را به یکی از معصومین نسبت دهیم طبیعتا غیر از خدا می‌باشد چراکه این خال منتسب به خدا نیست مگر اینکه بیاییم و تفسیر دیگری برای این اصطلاحات عرفا و حضرت امام داشته باشیم اما برخی ابیات است که در آن تاویل و تفسیر راه ندارد و کاملا مشخص است که منظور این بزرگان یک شخص می‌باشد.
این پارادوکس فقه و عرفان چگونه توجیه پذیر است؟


این از آن پرسش‌هایی‌ست
که گفتن پاسخ آن سخت است
نه از بابت سختی پاسخ
که از بابت گره خوردن با شخصیت‌های مهم
ارزشمند
شناخته شده
و قابل احترام تاریخی
در این موارد
حتی اگر پاسخ را هم بدانی
بیانش دشوار می‌شود
زیرا
مخاطب
اگر نتواند
اگر ظرفیت فهم و درک آن را
که تفکیک کند میان قول و قائل
که بپذیرد امکان خطای بزرگان را
اگر نتواند با اشتباهات گذشتگان
حتی اگر مورد احترام باشند
نتواند کنار بیاید
بیان پاسخ سخت می‌شود
و گرنه پاسخ چندان هم دشوار نیست

انسان مؤمن
ایمان را ملاک قرار می‌دهد
کلام راست و درست و حق را می‌پذیرد
و رشد را
این‌که گذشتگان
حتی اگر به خطا رفته باشند
مأجورند إن‌شاءالله
زیرا قصد سوء نداشتند
و خطا ناشی از غبارآلود بودن فضا
انسان دین‌دار
و مؤمن
که دین خود را به آدم‌ها گره نمی‌زند
انسان‌هایی که درک و فهم‌شان محدود است
و رشد می‌کنند
حالا اگر برسد به این‌که دانشمندی هم خطا کرده
حرف غلطی زده
دنبال حرف راست باید باشد
کلام حق
مسیر حق
ملاک، حقانیّت خود ِ مطلب است

عرفان و فقه
حتی بیشتر
فلسفه هم
و چه بسا کلام
و علم اخلاق شاید
همه این علوم که در دایره و مقوله علوم اسلامی قرار می‌گیرند
در دو چیز معمولاً اختلاف دارند
گاهی زیاد
و گاهی کم
مشکل از این‌جا ناشی می‌شود:
منبع و روش

[ادامه دارد...]

 

 


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
<< مطلب بعدی: فلسفه حجاب
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

شنبه 103 آذر 3

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
عشق و فقه 1 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X