سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

برترینِ فریضه ها و واجب ترین آنها بر انسان، شناخت پروردگار و اقرار به بندگی اوست . [امام صادق علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
خاله بازی + جمعه 92 فروردین 23 - 7:23 عصر

گفتم برای عیددیدنی بروم
مدتی ندیده‌ام
برای ابراز مودّت و دوستی
و شاید دلداری و غم‌خواری!

سبزی پاک می‌کرد
لم داده و به آهستگی
با آرامش و طمأنینه‌ای وصف‌ناپذیر
شوید و جعفری تمام شده و مشغول گشنیز
پرسیدم: چیست؟!
گفت: «سبزی کوکو»
- فردا نهار کوکوسبزی می‌خوای درست کنی؟
«کوکوسبزی غذای چهارشنبه‌هاست
فردا ماکارونی
امروز مرغ سرخ کرده بودم با سیب‌زمینی سرخ‌کرده
دیروز پیتزا درست کردم
پریروز کتلت
پنجشنبه قیمه داشتیم
روز قبلش کوکوسبزی»

برایم عجیب نیست
کسی‌که همیشه درگیر برنامه بوده
بعید که خانه‌داری‌اش بی‌برنامه باشد
- کار نمی‌کنی؟! جایی مشغول نیستی؟!
اولین سؤالی که احساس می‌کردم باید بپرسم
گمان می‌کردم باید دست از تنبلی برداشته باشد و به کاری پرداخته
«کار؟! اصلاً، به فکرش هم نیستم
کار من نگهداری فرزندان است، همین
شغلم خانه‌داری است
به هیچ کاری هم در بیرون از منزل فکر نمی‌کنم»

- چرا؟!
«پرورش فرزند در کنارشان بودن می‌خواهد
تربیت تصادفی نیست
تدبیر می‌خواهد و خودش یک کار بسیار مهم»

پسرش مشغول تماشای شبکه پویا
بهترین شبکه برای کودکان
نظرش این بود:
«همین‌که بچه مشغول کارتون شود و فیلم‌ها و سریال‌های دیگر تلویزیون را نبیند
یک موفقیت بزرگ است در تربیت
حتی اگر کارتون‌ها هم مضرّ باشند»

می‌گفت دفع افسد به فاسد می‌کند به شبکه پویا
و این را خوب گزینه‌ای می‌دانست

پسرکش آب خواست
دستش در سبزی بود
بلند شدم و لیوانی اب دستش دادم
بلند گفت: «متشکرم»
خوشم آمد:
- پسر با ادبی تربیت کردی!
گمان می‌کردم کار سختی باشد
- چگونه ادب یادشان دادی؟
«بسیار ساده
هر آن‌چه خواستم انجام دهند، اول خود کردم
و هر چه ترکش را مطالبه نمودم، اول خود انجام ندادم
اگر محبت را نیز در کنارش چاشنی کنی، کار تمام است!»
معتقد بود اگر الگوی بچه‌ها والدین باشند
تربیت خودبه‌خود پیش می‌رود
فقط مراقب رفتار خود باش!
- آن‌جا که کاری را بزرگتر باید بکند و بچه‌ها نکنند؟
«توضیح باید داد و قانع کرد
اگر قانع نشد هم مقداری تنبیه لازم است»

می‌گفت:
«بچه را باید در خوف و رجا نگهداشت
جایی در آن وسط‌ها
هم بترسد و هم به بخشش امید داشته باشد
کاری که خدا با ما می‌کند!»

از این‌که با این آرامش سبزی پاک می‌کرد حرصم گرفته بود
- کار دیگر مگر نداری؟! می‌دانی چقدر جامعه منتظر توست، نمی‌خواهی خدمت کنی؟ فعالیت؟ تلاش؟ تو... چرا آخه؟!
من او را می‌شناختم
اذیت می‌شدم آن‌گونه می‌دیدمش
لبخند زد!
«خیلی دنیا را جدّی گرفته‌ای
لیس الدنیا إلا لعباً و لهواً*
آمده‌ایم امتحان بدهیم
قرار نیست اتفاق خیلی بزرگی بیافتد
قرار است فقط به تکلیف عمل کنیم
قرار نیست دنیا را تکان دهیم
قرار است با عمل صالح آخرت را آباد نماییم
چه قرص قرمز را برداری و چه آبی**
نتیجه تفاوتی نمی‌کند
فقط اتیان تکلیف
و من تکلیفم همین است»

تکلیف خود را بچه‌داری می‌دانست
به این افتخار می‌کرد و هیچ نگرانی نداشت
حتی حاضر نشد از مهد کمک بگیرد
«فرزندان باید در آغوش خانه پرورش یابند
مهد خانه نیست!»

در پایان ِ خاله‌بازی آن روز
پرسشی که در گلویم گیر کرده بود
بالاخره پرسیدم:
- نمی‌خواهی زن بگیری؟!
چندین دلیل
و قانع...
نمی‌دانم اگر حرف‌هایش را در وبلاگ بنویسم
چقدر بدآموزی خواهد داشت
گفتم: این حرف‌ها را جایی نزن
حقیقت را نمی‌شود همه‌جا گفت
گمان نمی‌کنی اگر دیگر مردان بدانند
آنان نیز به طلاق روی آورند؟!

خندید: «گمان می‌کنی طلاق دادن به همین سادگی‌ست؟! گاو نر می‌خواهد و مرد کهن!»
و ادامه داد:
«وقتی آقابالاسر نداری
رئیس که نداشته باشی
شریک اگر در زندگی نباشد
شریکی که معمولاً در جامعه ایرانی نقش سروری دارد
نقش تصمیم‌گیری
نقش برنامه‌ریزی و آینده‌نگری و همه امور سرنوشت‌ساز زندگی
او که اگر ظلم نکنی، ظلم می‌کند
حقش را نخوری، حقت را می‌خورد
دستور ندهی، دستورت می‌دهد
اگر بر او سخت نگیری، دنیا را برایت سخت می‌کند
امروز وضعیت این است
نه درگیر ظلم باش و نه پذیرنده جور
چون من اگر بیاندیشی
اصلاً مجبور نیستی چنین چیزی را تحمّل کنی!
بچه‌ها طوری تربیت می‌شوند که بخواهی
غذا طوری آماده می‌شود که مطلوب تو باشد
می‌توانی از تشریفات و مزاحمت‌های خلاف اخلاق رها شوی
از سنت‌های پوچ و میان‌تهی خلاصی یابی
همه‌چیز بدون فشار و اجبار برای متقاعد کردن دیگری...
اصلاً چرا باید زن بگیرم؟!»

- کار نکنی مخارج را چه می‌کنی؟!
«روزی را خدا می‌دهد
هر چقدر که بتوانم
گاهی سفارشاتی که از بعضی نهادها تحمیل می‌شود
بعد از نماز صبح تا وقتی که پسرم بیدار شود
به اندازه‌ای که تکلیف ادا گردد
من از کار کردن طلب روزی ندارم
روزی را خدا می‌دهد
و تا به حال کم نگذاشته الحمدلله»
- سنت پیامبر چه می‌شود؟
«سنت پیامبر(ص) نکاح است، نکاح فعلی است که انحصار در آن‌چه گفتی ندارد!»

از 88 که زنش رفت
به فریب پدر زن
تا مهر 89 یک‌سال با بچه‌داری
یک‌سال گرفتند که آزارش دهند
تیر 91 جلوی در ِ خانه‌اش گذاشتند
گاز پراید را گرفتند و رفتند
و او 9 ماه است دوباره بچه‌داری می‌کند
به قول خودش: «لذت پدری برده بودم، اکنون به لذت مادری منـّتم دادند!»

خداحافظی که می‌کردم
فقط یک جمله در ذهنم جامانده
مدام خلجان داشت و وول می‌خورد:
«ای کاش همه زن‌های جامعه ما به خانه‌داری و بچه‌داری اهمیت می‌دادند
و مهم‌ترین رسالت خویش می‌پنداشتند»

برای ساخت یک ربات
که یک صدم انسان تعادل راه رفتن ندارد
و اگر بیافتد
باید به دست بنی‌بشر از جای بلند شود
سوت و کف می‌زنند و گوش فلک را کر می‌کنند از بس روزنامه می‌زنند و تیتر اخبار می‌کنند
مادر به رایگان «انسان می‌سازد»
خلق می‌کند و در کار خدا مداخله نموده، جا پای خالق می‌گذارد
تربیت کرده و وارسته می‌سازد
به هیچش می‌انگارند و تحقیر می‌کنند
این بی‌خدایان فرهنگ‌ساز بی‌فرهنگی که امروزمان را شکل داده‌اند
غربی‌ها که در کار خودشان، چون خری در گل، مانده و وامانده و درمانده‌اند!

* اشاره به آیه «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون‏» (انعام:32)
و همچنین آیات مشابه دیگر (عنکبوت:64، محمد:36، حدید:20)

** اشاره به اولین فیلم از سه‌گانه ماتریکس (جایی‌که نئو قرص قرمز را انتخاب می‌کند و از ماتریکس خارج شده و به زایان می‌رود. در نهایت پس از ملاقات با آرشیتکت می‌فهمد که همه این‌ها تنها یک چیز بود: Another system of control و تفاوتی نمی‌کرد حتی اگر قرص آبی را انتخاب می‌نمود!)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
<< مطلب بعدی: ایده پرتقالی
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

شنبه 103 اردیبهشت 1

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
خاله بازی - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X