سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

[ و شنید مردى دنیا را نکوهش مى‏کند فرمود : ] اى نکوهنده جهان ، فریفته به نیرنگ آن ، به ژاژهایش دلباخته و به نکوهشش پرداخته . فریفته دنیایى و سرزنشش مى‏نمایى ؟ تو بر دنیا دعوى گناه دارى ، یا دنیا باید بر تو دعوى کند که گنهکارى ؟ دنیا کى سرگشته‏ات ساخت و چسان به دام فریبت انداخت ؟ با خفتنگاههاى پدرانت که پوسیدند ؟ یا با خوابگاههاى مادرانت که در خاک آرمیدند ؟ چند کس را با پنجه‏هایت تیمار داشتى ؟ و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتى ؟ بهبود آنان را خواهان بودى ، و دردشان را به پزشکان مى‏نمودى . بامدادان ، که دارویت آنان را بهبودى نداد ، و گریه‏ات آنان را سودى . بیمت آنان را فایدتى نبخشید ، و آنچه خواهانش بودى به تو نرسید ، و نه به نیرویت بیمارى از آنان دور گردید . دنیا از او برایت نمونه‏اى پرداخت ، و از هلاکتجاى وى نمودارى ساخت . دنیا خانه راستى است براى کسى که آن را راستگو انگاشت ، و خانه تندرستى است آن را که شناختش و باور داشت ، و خانه بى نیازى است براى کسى که از آن توشه اندوخت ، و خانه پند است براى آن که از آن پند آموخت . مسجد محبان خداست ، و نمازگاه فرشتگان او ، و فرود آمد نگاه وحى خدا و تجارتجاى دوستان او . در آن آمرزش خدا را به دست آوردند و در آنجا بهشت را سود بردند . چه کسى دنیا را نکوهد حالى که بانگ برداشته است که جدا شدنى است ، و فریاد کرده است که ناماندنى است ، گفته است که خود خواهد مرد و از مردمش کسى جان به درنخواهد برد . با محنت خود از محنت براى آنان نمونه ساخت ، و با شادمانى‏اش آنان را به شوق شادمانى انداخت . شامگاه به سلامت گذشت و بامداد با مصیبتى جانگداز برگشت ، تا مشتاق گرداند و بترساند ، و بیم دهد و بپرهیزاند . پس مردمى در بامداد پشیمانى بد گوى او بودند و مردمى روز رستاخیز او را ستودند . دنیا به یادشان آورد ، و یادآور شدند . با آنان سخن گفت و گفته او را راست داشتند . و پندشان داد ، و از پند او بهره برداشتند . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
خانواده؛ دشمن کاپیتالیسم 4 + سه شنبه 98 شهریور 5 - 8:0 صبح

نقش ربا
ربا نقش مهمی در ایجاد فاصله طبقاتی دارد. اصلاً اگر ربا نبود بخش خدمات نمی‌توانست خودش را بالا بکشد. کسی که محصولی را تولید نمی‌کند، چطور می‌تواند سهم بیشتری در مصرف داشته باشد؟
با پول. اسکناس که جایگزین فلزات با ارزش در مبادله می‌گردد، ابزاری می‌شود تا هر بار که می‌چرخد، به پایین‌دست که می‌رسد، سمت نیروی کار مولّد، هر چه دارد را بمکد و به خود جذب کرده، بالا بکشد. دست نیروهای غیرمولّد. اگر سهم مدیران بیشتر است و سهم سرمایه‌داران از همه بیشتر، زیرا ابزار بانکداری ربوی، ثروت تولیدکننده را هورت بالا می‌کشد.

کشاورز مستقل
یک روز آزاد بود و مستقل. این اتفاقی‌ست که به کرّات در غرب افتاده و می‌افتد هنوز هم. ویزیتور بانک سراغ کشاورز می‌رود: چرا روزی یک هویج؟ اگر این کود را بخری و این سمپاشی را انجام دهی، روزی ده هویج برداشت می‌کنی! کشاورز می‌گوید: من پس‌اندازی برای این کار ندارم و بازاریاب که منتظر همین حرف است: این قرارداد را امضا کن، ما کل هزینه کود و سم را می‌دهیم. با فروش ده هویج ده برابر به دست می‌آوری و وام بانکی را پس می‌دهی.
امروز کشاورز وابسته است. قسط می‌دهد و مدام ربای مرکّب پرداخت می‌کند. دیگر با سه ساعت در روز به محصول نمی‌رسد. باید ده دوازده ساعت کار کند تا محصولی را به دست آورد، تأمین‌کننده سود بانکی! اگر هم یک روز نتواند، باران کم ببارد یا خودش ناتوان شود، تمام مزرعه را بانک از او می‌گیرد! ناگزیر به حومه شهر می‌گریزد و مشغول کارهای خدماتی بی‌ارزش می‌شود و در بیغوله‌ها و حلبی‌آبادها می‌خوابد.

تقسیم کار جهانی
این‌که ادعا می‌کنند، کشورهای توسعه‌یافته، این‌که بیشترین درآمد آن‌ها از بخش خدمات است، زیرا بخش کارگری تولید آن را واگذار کرده‌اند.
کارگر بنگلادشی لباس را تولید می‌کند، چینی کالاهای مصرفی، آفریقایی محصولات معدنی، عرب نیز نفت و گاز. کشورهای فقیر را اجیر کرده‌اند برای پرورش نیروهای مولّد و توسعه‌یافته‌ها از خدمات درآمد کسب می‌کنند، یعنی از بستن مالیات و عوارض و مجبور کردن این کشورها به هزینه‌های بیهوده. بانک جهانی و دیگر سازمان‌های بین‌المللی را هم به این منظور ساخته‌اند. نام آن را هم گذاشته‌اند تقسیم کار جهانی!
امروزه هزینه زندگی تمام کشورهای توسعه‌یافته را کشورهای مستضعف پرداخت می‌کنند. با بازی‌های مالی و اقتصادی، قیمت کالاهای آن‌ها را پایین نگه می‌دارند، تا بخش اعظم درآمد تولید برود در بخش خدمات. بعد همان درآمد اندک را هم با ایجاد ترس از آن‌ها می‌گیرند. اسلحه می‌فروشند و ناامنی ایجاد می‌کنند، بعد پول می‌گیرند و بیمه می‌کنند! از دیگری پول می‌گیرند و با حمایت از او، قدرت را به او می‌سپارند. «خدمات» در حال چاپیدن درآمدهای لحظه‌به‌لحظه نیروهای مولّد دنیاست. زیرا نیروهای انسانی کشورهای توسعه‌یافته به دلیل تحصیلات و آگاهی‌های اجتماعی، کمتر قابل استثمارند!

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: خانواده 56 - اقتصاد 134 -
<< مطلب بعدی: ایده پرتقالی
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

پنج شنبه 103 اردیبهشت 6

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
خانواده؛ دشمن کاپیتالیسم 4 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X