وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
موزه دفاع مقدس
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
...
سپاس از توضيح...
هدف البته اعتماد و عدم اعتماد نبود..
دنبال جواب و فهم اين مساله بودم که به چه چيزي روح داده شده و چه چيزي بوده که مختارش کرده اند....
شما هم به اين گمان رسيده ايد که خداوند تعمد در غير صريح و مبهم نمودن و گفتن دارد؟
مانند آن کاري که سليمان با بلقيس در ماجراي مبهم نمودن تختش کرد...
گاه فکر مي کنم که خدا داستان خضر و موسي را گفته تا بگويد که من مثل خضرم و شما مثل موسي...
شايد ابهام عامل رشد عقل باشد...
پاسخ
چند بار در قرآن يا روايات ديدهايد كه «دنيا دار امتحان است؟» بارها، البته كه بارها. خب معلوم است ديگر. وقتي قرار بر امتحان واقعي باشد كه اوپنبوك نميگيرند، كتابها را ميبندند و هر روزنهاي را براي تقلّب. همين است كه شهاب ثاقب را گفتهاند جنيان را تعقيب ميكند تا اسرار آسمانها را نيابند و استراق سمع نكنند. ما انسانها نيز امروز در حال امتحان هستيم. مسلّماً نبايد بدانيم. اصلاً ذهنمان را پاك كردهاند و بعد از عالم قبلي به اين دنيا انتقال داده، تا چيزي ندانيم و حقايق معلوممان نباشد. تا اعتماد كنيم و بر اساس اعتماد عبادت كنيم. تا «مطيع» بودنمان چك شود. و گرنه اگر فرعون هم ميدانست كيست و چطور خلق شده و از كجا آمده و به كجا قرار است برود، اگر با چشم ديده بود و خبر داشت، مرض داشت خود را به سقر جهنم گرفتار كند؟! فضاي امتحان فضاي ابهام است. رسول خدا (ص) هم فرموده است تا امتحان تمام شود و جلسه را ترك كنيم، تمام علوم را يكهو به ما ميدهند: «الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا». در جلسه امتحان هستيم كه نميگذارند ببينيم. از جلسه خارج شويم تعجب ميكنيم، از اينهمه چيز كه ميدانستيم و در جلسه از ذهنمان پاك كرده بودند. چرا؟! زيرا اگر آن علم همراه ما بود، معلوم نميشد چه كسي از روي «اطاعت» عمل ميكند و چه كسي از روي «علم». قرار است خداوند ما را به «اطاعت»مان از اوامرش امتحان كند. حضرت آدم هم نميدانست آن ميوه چيست و راز آن را، فقط خداوند گفته بود: «نخور». قرار بود عبوديت و اطاعت آدم امتحان شود. يعني خداوند علم آن ميوه را از آدم پنهان كرد تا او را بيازمايد. و الا اگر ميدانست بخورد چه ميشود، چرا بخورد؟! ياعلي