وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
جوج در خانه
نظرات :
1
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
....
سلام. خيلي خوبه که همه جوره مريم رو حمايت ميکنيد
واقعا عاليست
زن سابق هنوز به وبلاگسر ميزند؟
کنجکاويم گل کرد:)
پاسخ
سلام. من هم سپاسگزارم كه هنوز به وبلاگ حقير سر ميزنيد. من اطلاعي ندارم. ولي دو سه هفته يكبار پيامك ميزند. من البته جواب نميدهم. عيد نوروز پيامك زد كه بچهها را ببيند. من از بچهها پرسيدم چه جواب بدهم، گفتند نميخواهيم. گفتم خودتان بنويسيد. گوشي را دادم يكي يكي نظر خود را نوشتند. اول پيامك هر كدام هم اسم خودشان را نوشتم. بعد آن زن فهميد كه مخاطبش بچهها هستند، كلي پيامك داد به بچهها. بچهها هم هر چه كه دلشان خواست پيامك دادند با گوشي من. ولي خب، آخرش آن زن ناراحت شد و ارتباط را قطع كرد با بچهها. زيرا بچهها پيوسته اصرار داشتند كه ديگر تماس نگير و پيامك نزن و تو آدم خوبي نيستي و هر چه ميتوانستند تندي كنند كردند. به ذهنم رسيد پيامكها را بگذارم روي وبلاگ. به نظرم آموزنده است. شايد يك روز بگذارم. فرصت كنم و منتقل نمايم. آن زن از دست بچهها عصباني شد و رفت پي كارش. بچهها هم نوشتند كه ديگر حاضر نيستند جوابش را بدهند. من به بچهها گفتم ميخواهيد تلفني باهاش صحبت كنيد؟ هيچكدام قبول نكردند. گفتم حضوري؟ گفتند اصلاً. خلاصه گفتم بچهها،اينجوري فكر ميكند من شما را شستشوي مغزي دادهام. بياييد برويد خودتان با او صحبت كنيد. نپذيرفتند! خلاصه بعد از چند وقت در ايام شعبانيه و عيد فطر هر مناسبتي كه ميشود يك پيامك تبريك براي بچهها ميفرستد. من هم بچهها را صدا ميكنم تا بخوانند و ميپرسم: نميخواهيد جوابش را بدهيد؟ بالاتفاق ميگويند: نه! نظر شما چيه؟ كل پيامكهاي نوروزي امسال رو بذارم روي وبلاگ؟ شما بهتر ميشناسي اين آدم رو! بالاخره همجنسيد! :) (اگه دير جواب دادم، چون بچهها رو برده بودم كلاس امروز. مريم كلاس شيرينيپزي ميره. خودمم تنها رفتم حرم نشستم تا كلاسشون تموم شه. تازه اومديم خونه)