وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
انحراف در توحيد
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حيران با آي پي ديگر
سلام دوباره
از بهر همين ايرادات وارده عرض کردم که بنظر من بهترين تصور يا تمثيل مي تواند اين باشد.
در کودکي به ما مي گفتند خدا آن بالاست بر عرش.
برخي عرفا گفتند خدا مانند سيبي که در برابر دو آينه قرار گيرد.
برخي گفتند خدا همه موجودات است.
برخي گفتند ما موجودات سايه هاي وجودي به نام خدا هستيم.
....
و به فهم من مثال يک ذهن و معلومات ذهني آن از بقيه کمتر فاجعه است و درک شدني تر است، هرچند معيوب است.
شما به فرزندان خود وقتي مي پرسند خدا کجاست چه مي گوييد؟
اگر بخواهيد مثال و تشبيهي بزنيد، چه تشبيهي بکار مي بريد؟
پاسخ
سلام. فهم من و شما و همه انسانها و همه مخلوقات و همه فرشتگان و همه جنيان و همه آنچه خدا آنها را خلق كرده است، فهم همه آنها از خداوند نميتواند درست باشد، نميتواند عين واقع باشد. نميتواند عين آنچيزي باشد كه خدا هست. خداوند منزّه است از اينكه تصوّر شود. من برنامهنويس هستم. اگر يك روز بتوانم يك برنامه خيلي هوشمند بنويسم. طوري كه خودآگاهي داشته باشد. آن برنامه وقتي بخواهد به من فكر كند، با خود ميگويد: «خالق من كه نميتواند صفر و يكهايش مثل من اينقدر كوچك و به هم نزديك باشد. او حتماً يك برنامه با صفر و يكهاي خيلي بزرگ است و من حتماً درون يكي از يكهاي او قرار گرفتهام!» برنامه من هر چقدر كه به من فكر كند، هرگز نميتواند تصوّر كند سلول چيست و چگونه از اتم و مولكول تشكيل شده است. حتي اگر من خودم يك پيامبري مبعوث كنم، يك برنامه ويژه، كه اطلاعاتي به آن برنامه بدهد و به او بگويد كه:«خالق ما از مولكول ساخته شده». آن برنامه با خودش فكر ميكند: «همه دنيا و همه جهان از صفر و يك ساخته شده است، من وجود دارد و وجود يعني صفر و يك، خالق من هم وجود دارد، پس حتماً از صفر و يك است، زيرا اگر صفر و يك نباشد، معدوم خواهد بود. چرا؟! چون هر چيزي كه موجود نيست معدوم است. وجود هم يك معناي واحد دارد؛ صفر و يك. پس خالق من اگر از مولكول ساخته شده، مولكول بايد يك شكل خاص و يك چينش خاص از صفر و يك باشد! حالا متوجه شديد كساني كه از فهم خودشان درباره خدا حرف ميزنند چقدر در گمراهي آشكاري هستند؟! من به فرزندانم خدا را اينطور توضيح ميدهم. به روش سلبي. همين مثال برنامهنويسي را برايشان ميزنم. بدون مثال نميتوان توضيح داد و هر توضيحي كه ايجابي باشد احمقانه است و من خود را آدم احمقي نميدانم. خدا را فقط بايد به روش تسبيح و تنزيه معرفي كرد. اين چيزي است كه ما از كلام ائمه (ع) فرا ميگيريم و عقل سالم به آن حكم ميكند. در پناه خدا.