• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : نقش ارتكازات اجتماعي در اجتهاد
  • نظرات : 2 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سيد 
    سلام دوست خوبم
    ارتکازات جامعه و عرف را به فردي با روحيات و برداشت هاي خاص تحميل کردن، قدرت و چشمه ي جوشان است!؟
    پاسخ

    سلام برادر. فقه شيعه حقيقتاً معتقديم مي‌تواند در همه زمان‌ها، نيازهاي مردم را پاسخ گويد. وقتي به مسأله مهريه و اجرت‌المثل و اين قبيل امور مي‌نگريستم، برايم عجيب بود كه از يك‌سو مسأله از نظر فقهي حتميّت داشت، از ديگرسو وجدان حكم مي‌كرد كه اين خلاف آن‌چيزي‌ست كه در ذهنيت مردم جامعه جاي دارد. مثال: اگر مردي بداند مهريه را بايد هنگام ازدواج پرداخت كند، و نه هنگام طلاق، به داشته بسنده مي‌نمايد و خانواده دختر نيز مي‌پذيرند كه بيش از دارايي‌اش نمي‌توان توقع صداق داشت. اما ارتكاز جامعه تغيير مي‌كند و هر دو خانواده فرض را بر اين مي‌گذارند كه بنا ندارند مالي را ردّ و بدل نمايند. اين مي‌شود كه مبلغي گزاف نام مهر مي‌گيرد. نتيجه معضلي مي‌شود كه اكنون مي‌بينيم. آن روز، سر درس، وقتي استاد اصول‌مان آن مطلب را فرمود و مستندات اصولي براي آن بيان داشت، مستدل، ذوق كردم! اين شد كه بر وبلاگ نهادم. اين نشان پويايي فقه است و نه اجحاف به مردم. اگر فردي روحيات خاص داشته باشد، متفاوت از مردمان، در يك عرف خاص، مثلاً هندي‌ست، آمده به ايران، او هنگام هر عقدي، هم خود، هم طرف مقابلش، بايد توجه به اين تفاوت ديدگاه‌ها داشته باشند. اما بحث حقير در جايي‌ست كه هر دو طرف بر چيزي اقرار دارند، در همان‌روزي كه عقد بسته مي‌شود؛ چه ازدواج باشد و چه بيع يا اجاره. موفق باشيد.