وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
شايد آخرين فرزند!
نظرات :
5
خصوصي ،
13
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
طلبه
خيلي برام جالبه! دقت کرديد ک تاريخ وقايع و حوادث زندگيتون رو بر اساس فرزندانتون و تولدشون و... ميديد؟! در پيام قبلي نوشته بوديد" آخرين باري ک آمدم انزلي فرزند اولم شش ماهه بود"
معلومه بسيار بسيار اهميت دارند براتون. . نميدونم شايد براي همچو مني ک از نعمت پدر آنطور ک بايد محروم بودم يک مقدار نامانوس بياد
ولي در کل حس خوبيه ک حس پدرانه يک پدر رو ميخونم
قلمتون آرام بخشه
ب مطالب منم سر بزنيد؛ قلم و مرکبي هر چند کم رنگ داريم. .
پاسخ
صحيح ميفرماييد. البته ناخواسته است. يعني آدم در به يادآوري وقايع، ناخودآگاه تلاش ميكند تاريخ حوادث را از روي آنچه به خاطر دارد تعيين نمايد. آن لحظه كه مينوشتم، تنها تاريخ دقيقي كه خاطرم بود ششماهگي دخترم بود. سال و ماه و اينها را بايد محاسبه ميكردم تا پيدا كنم. همانطور كه فرموديد اين به «حساسيتها»ي انسان باز مي"گردد. هر چيزي كه براي بشر «مهم» باشد، شاخص محاسبات تاريخياش قرار ميگيرد. خودم به اين نكته در كلامم توجه نكرده بودم، نخستين چيزهايي كه به خاطرم آمده بود را نوشتم. از التفاتي كه ايجاد فرموديد سپاسگزارم. إنشاءالله هميشه موفق و در پناه حق باشيد. به مطالب شما سر زدم. مباحثات مفصلي كه در كامنتها روي داده بود را ديدم. وفّقكم الله. ياعلي