• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : شايد آخرين فرزند!
  • نظرات : 5 خصوصي ، 13 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + غريبه 
    چرا پاي شريعت رو وسط كشيديد پس ؟ جواب درست درمون مي خواستم من به نوبه خودم احقاق حق مي كنم اون يه بحث جداس خواهش مي كنم همه رو باهم قاطي نكنيد ديگه
    پاسخ

    يك مطلب كلي: شريعت يك حداقل دارد و يك حداكثر، حداقل آن همان تكاليف است، واجباتي كه بايد انجام شود و محرماتي كه بايد ترك گردد، حقوقي كه تأديه آن لازم است. اما حداكثر آن «اخلاق» است. پروردگار وقتي حق قصاص را براي خانواده مقتول بيان مي‏فرمايد، بلافاصله تذكر مي‏دهد كه بخشش بسيار نيكوتر است. اين يعني طيفي از افعال وجود دارد، حداقل افعال ما تكاليف و اداي حقوق شرعيه است و حداكثر همان اخلاق است كه در حقيقت حداكثري ندارد، هر چه بيشتر گذشت و كرامت در زندگي باشد، انسان مقام بالاتري از معنويت كسب مي‏كند. جايگاه آدم‏ها در بهشت هم از همين اخلاق تعيين مي‏شود. پس اگر بحث از شريعت طرح شده، توجه دادن به حقوق و تكاليف حداقلي بوده است. يعني خداوند پدر را ملزم كرده و از او عهد گرفته و او را مكلف نموده كه نام نيكو براي فرزند انتخاب كند و اگر فرزند بزرگ شد و از نام خود ناراضي بود، اين ننگ بر پدر است و عقوبت نيز براي پدر خواهد بود. حال اين‏‏كه چرا خداوند اين تكليف را بر عهده پدر نهاده است جاي بحث دارد و مطلبي است علي‏حدّه. اما آن قرآن باز كردن مربوط به قبل از ازدواج بوده، هدف هم انتخاب نام نبوده كه استخاره براي ازدواج بوده است. خيلي از مباحث نوشته شده در آن پست وبلاگي نيز جنبه ادبياتي داشته و عبارت‏پردازي است و نه اين‏كه انسان بتواند همه تكاليف خود را از دوش بردارد و به استخاره واگذارد. ديديد كه به شوخي نوشته شده: خوب شد كه سوره جن نيامد! ايميل نيازي نيست و همين فضا براي صحبت كفايت مي‏كند. اما نسبت به اين‏كه بنده مي‏توانم ايميل ديگران را استخراج كنم، نمي‏دانم اين مطلب را از كجا به دست آورده‏ايد. اگر چنين چيزي گفته شده شوخي بوده و واقعاً آيا فكر مي‏كنيد در توان بنده باشد؟! مشورت را هم فراموش كنيد، زيرا آن‏كه خودش تهِ چاه است چگونه مي‏تواند ديگري را از چاه بيرون كشد! :)