وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
ساعت ِ ساخت ِ خانه
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
يه بنده خدا
سلام استاد.يک سوال ديگر برام پيش اومده اگه وقتشو داريد لطفا جواب بديد:با توجه به ادعاهاي افرادي مانند مجتهد شبستري و محسن کديور در مورد حقوق بشر و عدم توانائي فقه در تدوين اين حقوق ،خواستم نظر شما رو هم جويا بشم.سپاسگزارم
پاسخ
سلام. منشور حقوق بشر، يك بيانيه اعتقادي و نوعي مرامنامه يا منيفست است. فقه ما ناتوان از تدوين چنين بيانيهاي نيست و اتفاقاً به روشني مفاد آن را در اختيار دارد. بيش از آن كه فقهي هم باشد، اعتقادي و كلاميست. اينكه انسان چيست و براي چه زندگي ميكند و چه اهدافي دارد و چگونه عدالت انساني محقق ميشود تا به رشد و تعالي برسد. چيزي كه مهم است جنبه حقوقي و به رسميت رساندن آن است در عرصه بينالملل. ما نيازمند يك علوم سياسي اسلامي هستيم كه بتواند حرف حق اسلام را در جهان تبيين نمايد و يك نظام قوانين ارتباطي با كشورهاي مختلف برقرار سازد، به روشي غير از روش گرگها. كشورها امروز همگي ميدانند كه روابط بينالملل بر اساس منافع ملي كشورها ميگردد و هر كدام گرگي هستند در انتظار دريدن ديگري و اگر اين را بروز نميدهند، براي حفظ منافع خود است. پس اگر يك روز يكي از آنها ضعيف شود، كاملاً تسليم است و ميپذيرد قدرتمندان حق بردن منافع و منابع او را دارند. چرا امروز عراق از نفتهايي كه آمريكا از اين كشور دزديد، در دوران تسلطش بر عراق، و همچنين آثار موزهها كه دزديد، شكايتي نميكند؟! زيرا به صورت ضمني اين را حق كشور غالب ميداند! ما به نظرياتي در علوم سياسي محتاجيم كه نشان دهد چگونه ارتباطي را طراحي كنيم كه بدون هجمه به ديگران منفعت كشور را حفظ نمايد. داريم، در عمل هم استفاده ميكنيم، ولي به صورت نظريه سياسي در نيامدهاند. در پناه خدا.