• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : فقيه ِ صدر ِ اعظم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 19 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام.سپاسگزارم از توضيحات مبسوطي که ارائه فرموديد.

    به نظر شما الان وظيفهء ما چيه؟ما که الان نه دسترسي به حوزه داريم و نه دانشگاه و نه اينکه به سن 70 سالگي رسيده ايم تا نوبت ما هم فرا برسه براي اجراي ايده هاي خودمون.سروکار ما بيشتر با مردم عوام و عوامزده است.به عنوان پل ارتباطي اي بين حوزه و دانشگاه از يک سو و مردم کوچه و بازار از سوي ديگر،و نيز با در نظر گرفتن وظيفهء زمينه سازي براي ظهور آقا امام زمان(عج)،چه کار بايد بکنيم؟


    پاسخ

    سلام. وظيفه هر انساني تفاوت مي‌كند، متناسب با تخصص و ارتباطاتي كه دارد. اما در يك ضابطه كلّي، آن‌چه به نظر حقير مي‌رسد اين است؛ استفاده از تمام قوا براي آگاهاندن مردم. وقتي فردي مثلاً مي‌گويد رئيس جمهور فاسد است، برايش اين‌طور توضيح مي‌دهم: رئيس جمهور كه شاه نيست، تا قادر مطلق در تمام امور مملكت باشد. دوره مولي و عبد گذشته است. امروز ايران نيز مثل تمام دنيا با كارشناسي اداره مي‌شود. رئيس جمهور يك «ماشين امضاء» است. او تنها حقي كه دارد، انتخاب كارشناسان است. متخصصان هستند كه طرح‌ها و برنامه‌ها را تنظيم كرده پيش روي او قرار مي‌دهند. او اصلاً نمي‌تواند دركي از عمق اين طرح‌ها داشته باشد. زيرا حجم تخصص‌هاي دخيل در اداره يك كشور آن‌چنان فراوان است كه اساساً يك انسان قادر نيست بر همه مسلط باشد. او ناگزير است امضاء كند. اگر نكند متهم به بي‌سوادي و عدم اعتماد به كارشناسان مي‌شود. پس بايد بدانيم كه «افراد» مهم نيستند. در ساختار يك كشور، در دوران مدرن، آن‌چه مهم است «علوم» هستند. دانش‌ها هستند كه كشور را اداره مي‌نمايند. كشور ما را اقتصاد سرمايه‌داري اداره مي‌نمايد. تمام قوانين اصلي همان است كه قبل از انقلاب تدوين شده و تغيير چنداني نكرده‌اند. اين ساختار مدرن برنامه و بودجه كه امروز در كشور ماست را آمريكايي‌ها زمان پهلوي دوم به ايران آوردند. با مستشاراني كه ترومن تدارك ديده بود. گرفتاري امروز ما ناشي از «آدم‌ها» نيست كه مثلاً حالا به هاشمي فحش بدهيم يا به احمدي يا فلان‌ديگري. اين‌ها همه انقلابي بوده‌اند. آن‌چه آن‌ها را به تقابل واداشته، مدل‌هاي اداره نظام است. مدل‌هايي كه از دانش‌ها بيرون مي‌آيند. اگر مردم اين را بفهمند، بار ديگر كه بخواهند رأي بدهند، به آدم‌ها نگاه نمي‌كنند، به عمامه داشتن يا نداشتن يا سيد بودن يا نبودن يا... از او مدل اجرايي مي‌خواهند و اگر برنامه او مورد تأييد بود رأي مي‌دهند. هر وقت هم از برنامه تخطّي كرد از طريق نمايندگان مجلس برخورد مي‌نمايند. فرهنگ مردم بايد رشد كند. بفهمند ما شاه را بيرون كرديم و ديگر ديكتاتوري نداريم تا با زور مشكلات حل شود. مشكلات در سايه دانش‌ها حل مي‌شوند. فرهنگ كه عوض شود، مدل‌ها كه اسلامي شوند، مردم طعم حكومت اسلام را مي‌چشند، دنيا مي‌بيند و ميل پيدا مي‌كند، زمينه ظهور هم فراهم مي‌شود. موفق باشيد.