• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : صداقت ِ اقتصادي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + .... 
    عالي بود
    عالي
    محتاج دعام
    پاسخ

    إن‌شاءالله خداوند همه مشكلات امروز و فرداي‌مان را همان‌طور و به همان سرعت و خوبي حل نمايد كه مشكلات گذشته ما را حل كرده است. ما همه مديون لطف‌هايي هستيم كه پروردگارمان در بطن مشكلات به ما مي‌كند. يك جايي تعبير شاعرانه و قشنگي ديده بودم با چنين مضموني: به گذشته كه مي‌نگرم هميشه دو رد پا مي‌بينم، يعني در كنارم بودي، جز زماني كه در سختي بودم، آن‌جا فقط يك ردّ پا ديده مي‌شود. چرا در سختي مرا تنها گذاشتي؟ - آن ردّپاي من است بنده من، آن‌جا تو بر دوش من سوار بودي! :))
    يعني چي :"نجات در راستيه" !؟
    يعني اگه به کودکان خودمونم راستشو نميگيم ! ديگه به خودمون که نمي تونيم راست نگيم !؟ حالا جانشين امام ! امام ! پيامبر و خدا بمونه که :
    أَلَمْ يعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يرَى !؟
    پاسخ

    قطعاً خداوند بهترين شاهد و حاكم است؛ مي‌بيند و مي‌داند. سپاس.
    عليکم السلام برادر
    دقيقا !
    واقعا !
    و همونطور که فرموده ايد در :"حقيقت" !
    يعني دقبقا :"حقِّ واقع" !
    که واقعا چه خبره !؟ آيا همونه که مثلا صدا و سيما ميگه !؟ حالا مثلا روزنامه ها بمونه ! چراکه يکي به يکيش ميگه تو مثلا :"اصلاحات" ي و اونم به اين ميگه تو مثلا :"اصولگرايي" !
    و راست يا :"صادق" ايندو با هم فرق داره !
    اميدوارم که هنوز انقدر پيش نرفته باشه که اگه :"راست" شم گفته بشه باور نشه کرد !
    مثلا گفته شده : مردم :"شاداب"ن ! يا مثلا :"خسته" نشدن ! ووو !
    آيا اين :"راست"ه !؟
    خب بله ! ولي از کي !؟ و چي !؟ از خدا !؟ پيامبرش !؟ و جانشينش !؟ و ... !؟ يا از :"دروغ"اي شما !؟
    مثلا گزارشگر تلويزيون رفته نماز جمعه و چند نوجوان "شاداب" و "سرحال" رو به پرسش گرفته و اوناهم راست راستي همون :"حال خوش" رو که ازشون پرسيده داشتن !
    ولي مثلا بقول شاعر :
    من از بي نوايي نيم روي زرد ، غم بي نوايان رخم زرد کرد
    چي !؟ در اين اوضاع اقتصادي !؟ آيا همه شاد و شنگولن مثل اون چند تا نوجوون و امام جمعه ! ي شاداب و سرحال تر از اون نو جوونا !؟ که تلويزون نشون داد !؟
    و مانند اينا راسته !؟ يا بقول شما :"صادقه" !؟
    نا گفته نمونه که مثلا :"قانع" کردن کودکان ، فرق داره با "قانع" شدن ما ! هرچند که براشون اين پرسش پيش نياد که چرا دخل زندگي ما به اندازه ي خرج زندگي ما نيست !؟ ولي دخل زندگي ديگري بيشتر از خرج زندگيشه ! و ... !؟ پرسشهاي ديگر که در اين ترسيماي شما بچشم مياد ! و خدا کنه که کودکمان :"نفهمه" ! و قانع بشه !
    در حاليکه : نجات در راستيه !
    پاسخ

    بله، فاصله طبقاتي در جامعه امروز ما ظالمانه است و اين ناشي از ربايي‌ست كه در سيستم‌هاي مالي و اعتباري كشور رواج دارد. اقتصاد مبتني بر انباشت سرمايه چنين آثاري دارد كه مي‌بينيم؛ اين‌كه دخل بعضي خيلي بيشتر از بعضي ديگر است. تشكر.
    + ام محمد 
    بله واقعا کودکان مي فهمند
    اگر زبان مان به منطق بچرخد
    و هرچيز را بتوانيم توضيح دهيم
    رو در رو
    کودکان خيلي زود قانع مي شوند
    متاسفانه والدين سعي دارند از زبان زور وتحميل وارد شوند که اين خود بر لج بازي و اصرار کودکان مي افزايد.
    پاسخ

    ممنون از بيان رسايتان. همين‌طور است كه مي‌فرماييد. اصلاً والدين معمولاً اين روزها حوصله بچه را ندارند، آن‌قدر سرشان در شبكه‌هاي اجتماعي‌ست! :(
    سلام عليکم برادر
    با يه حرف شما در اين نوشته موافقم !
    البته اگه واقعا :
    کودکان مي فهمند
    رو گفته باشين و تغييرش ندين !
    اونم در :"فهموندن" ! يعني وقتي که يه چيزي رو به اونا بفمونين که گويا خودشون نفهميدن ! و لازم يکي بهشون بفهمونه !
    حالا بعنوان والدين ، معلم و حتي پيامبر و امامم ! که شامل نايب و جانشين امامم ميشه !
    بلکه بعنوان خدا هم ! حالا بقول آقا عبدالمطلب از خداي کعبه گرفته تا خداي شترانش ! و بعبارت ديگه خداي خود ! منجمله چي !؟
    خب ! خداي کودکانم ديگه !
    چراکه مثلا من پدر خونه که خدا ندارم ! کودک و يا بچه ي خونه هم خدا داره ديگه ! بعبارت ديگه مثلا من پدر خونه که فقط نمي فهمم ! کودک و يا بچه ي خونه هم مي فهمه !
    در فهموندنم همينطوره ! آيا فقط مثلا من پدر خونه مي تونم بفهمونم !؟ که موضوع نوشته ي شما اينه !؟
    البته اگر منظور شما از اين نوشته اون نباشه ! بلکه همين باشه که :"صادقانه" فهموندين ! منتها آيا فقط به :"دولت" !؟
    برا همين گفتم : واقعا ... !
    مگر اينکه در واقع ! مثلا بقول روزنامه :"کيهان" ديروز پنجشنبه ، اين اوضاع اقتصادي فعلي رو "دولت" و اونم دولت :"5" سال گذشته ببار آورده باشه ! و ... بگذريم !
    پاسخ

    در يك كلام يعني: نجات در صداقت است. اين يك گزاره حقيقي‌ست. ممنون از نظر شما.