• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : آقامَنِشي
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + .... 
    سپاس بيکران:)
    خواهنيم:))

    پاسخ

    تمام تصاوير را به صورت تفكيك‌شده در نشاني http://movashah.id.ir/o/Hamkari.zip قرار دادم. موفق باشيد.
    + .... 
    اي بابا
    نفرماييد:)
    ما تا حدودي زيادي از طريق همين وبلاگ از الطافتان نسبت به زندگي گذشته تان مطالعاتي داشتيم:)
    تازه چيزي که عيان است، چه حاجت به بيان است
    راستي اين عکس ها رو چطور ميشه ذخيره کرد؟
    يعني ذخيره کردم، اما وقتي ميخوام ارسال کنم، متن هاش نا مفهومه
    پاسخ

    همه‌اش يك عكس بزرگ است. در گوشي موبايل و شبكه‌هاي اجتماعي كه برود كوچك مي‌شود و طبيعتاً ناخوانا. بيست عدد است و به هم چسباندم. اگر تك به تك مي‌خواهيد، اولين فرصت در همين‌جا قرار مي‌دهم تا استفاده بفرماييد. إن‌شاءالله.
    + .... 
    سلام
    چه قشنگ و جالب هم ترسيم شده و هم متن هايش نرم و لطيف است
    مرد را کمتر دچار واکنش و جبهه ميکند
    سپاس بيکران:)
    پاسخ

    سلام. ممنون. بله، تلاش كردم دستوري نباشد و بيشتر بر مبناي لطف و محبّت و در راستاي افزايش روابط خانواده. راستي، كسي فكر نكند اين حرف‌ها خيال‌‌بافي‌ست، اين‌ها را من خودم شخصاً تجربه كرده‌ام. نه همه را، ولي خيلي‌هايش را قبلاً. همان چهار سالي كه زن داشتم بر اين مبنا عمل مي‌كردم، بر مبناي مشاركت و همكاري. تقريباً بيشتر اوقات بچه‌ها را خودم مي‌خواباندم، آروغشان را مي‌گرفتم. بارها و بارها شب خودم پا مي‌شدم و شيرخشك بچه‌ها را درست مي‌كردم و مي‌دادم. زيرا خوابم سبك بود و با اولين گريه بيدار مي‌شدم. در ساير كارهاي خانه هم همين‌طور. ريا نشود، براي اين گفتم تا فكر نكنيد بي‌اساس نوشته شده و توصيه بي‌مبناست. بنده نيز سپاسگزارم. :)