ببينيد دو فرهنگ غلط بين طلاب وجود دارد اول اينكه به موقعيت خانواده نگاه مي كنند نه شخصيت طرفشان (چه زن چه مرد فرقي نمي كنه) و كفويت اخلاقي را در نظر نمي گيرند وتوجه نمي كنند كه ايا من ميتوانم با اين شخص سازش داشته باشم يا نه
بين خودمان بمانه به دوستتان بگوييد رجوع كند به وجدانش اگر دختري بود از خانواده پايين يا متوسط اما با اخلاق و سازشگر ايا او را انتخاب مي كرد يا يك دختر از خانواده اسم ورسم دار (البته اين موضوع در مورد هر دو جنس مطرح است و يكي از بي فرهنگي هاي مهم جامعه ي ماست كه شيوع بسيار دارد )
دوم وقتي ازدواج مي كنند زن را به عنوان يك موجودي ميبينند كه فقط بايد اشپزي كند بچه را جمع كند و وظايف زناشويي را انجام دهد و اگر روزي اظهار ناراحتي كرد با حركت احساسي ميتوان او را رام كرد اما زن موجودي هوشمند است و تمام حركت هاي مرد را تجزيه و تحليل ميكند و او را امتحان مي كند و در روز مقتضي با نقشه اي ماهرانه از او انتقام مي گيرد حتي اگر به قيمت فناي خود باشد هر چند كه قسمت اخر را بنده عاقلانه نمي دانم چون باز به ضرر خود زن است
زن احتياج دارد تحصيل كند نه براي باز يابي شخصيت بلكه اين نياز روحي كل بشر است كه درس بخوانند من روي خودم اين مساله را امتحان كردم شما هم مي توانيد امتحان كنيد مثلا يك هفته بخوابيد يك هفته بعد هم برويد پي خوشگذراني هفته سوم احساس پوچي وبه درد نخور بودن مي كنيد هفته چهارم هم افسردگي ميگيريد و مي زنه به سرتان من فكر ميكنم اين خانم به اين مرحله رسيده(افسردگي) و قاطي كرده كه حتي حار شده از بچه هايش بگذره به نر من اگر اين اقا ايشون يا زندگيش را دو ست دارد بايد اين مشكلات را حل كنه كه سخت و وقت گير است و ممكنه به در بسته برسد يا بار ها نا اميد شه اما اين تنها راه است
ممنون مي شم اگه نظرتان را بگوييد و توضيح بيشتري در مورد اين خانم و شوهر بدهيد منور خصوصيت اخلاقي هر دو چون فقط از اطلاعات دادگاه نمي شه تصميم گيري كرد يا رفتارهاي در زمان جنگ چون حالت ،حالت جنگي ست بايد ديد در ارمش چه گونه بوده ايا انها اصلا يك روز خوش هم با هم نداشته اند