من فکر ني کن ! که کشوز مثل يه خانواده باشه !
خب برا اينکه در کشور يه عده ، حالا اقليتي بمونه ! ثروتمند ميشن ! و يه عده هم ، حالا اکثريتي بمونه ! فقير ميشن !
دنيا هم مثل کشوره ! و مانند خانواده نيست !
اين اصلي ترين مبناي بحث شما بود که اصلي ترين مشکل بحث شما هم هست ! بنا براين ديگر نيازي نيست که به اصول مبتني بر اين اصل شما پرداخت و وارد اونا هم شد !
ناگفته نمونه که شما اقتصاد رو تعريف نکردين ! که بنا برآن تعريف بحث کرد ! مثلا آيا اقتصاد يعني :"دادو ستذ" !؟ يا مثلا :"واردات و صادرات" و يا ... !؟ و ديگر اينکه :"ثروت" رو هم تعريف روشني نداديد ! که آيا مثلا :"کار" !؟ يا مثلا :"سرمايه" !؟ و يا مثلا ... !؟
حالا بمونه که مثلا کار يعني مثلا کارکرد پول !؟ و حالا پول يعني چه هم بمونه ! و همينطور سرمايه هم ! مثلا سرمايه ي عمر هم سرمايه بحساب مياد !
چرا !؟ خب به تعبيرمعروف ! لابد شنيدين که طرف يه شبه پولدار ميشه ! و يا مثلا طرف يه عمره که چيزي گيرش نيومده و بقولي در حاليکه مثل خرم ! "کار" کرده ! البته نه اينکه اون يکي هيچ :"کار" نکرده ! خب گفتم که : کار يعني چي !؟
خلاصه مطلب شما خيلي جاي حرف داره ! و مهمترينشم همون که حساب خانواده با مثلا کشور و کل کشوراي دنيا هم جداس ! چراکه کشورا من درآورديه ! ولي خانواده واقعيت داره !
ناگفته نمونه که مطلب شما بوي جمهوري اسلامي ايرانو هم ميده !