وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
كارنامه چاق
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
aay
عليکم السلام ، از قضا سکونت ما تو اونجاهايي که نامبرديد بوده ، مثلا چند سالي در مدرسه ي صفاي شيخ آباد ساکن بوديم ! ولي نه تنها ما ، بلکه ديگران هم که ما يادمون مياد بيشتر جلوي يه نونوايي لواش که نزديک اون مدرسه بود صف مي کشيدن يا ذنبيل دستمال ميذاشتن !
بلکه شادي در مثلا سالاريه ، صفائيه ووو اونايي که دستکم دستشون به دهنشون مي رسيد ، خودشون يا بچه هاشون با پول توجيبي هايي که مي گرفتن مشتري اون چيزايي که شما به فقرا نسبت دادين باشن !
تو مدرسه شهيد مصطفي خميني خيابون 22 بهمن شاه ابراهيم هم که همون زمان ! تدريس مي کردم هم ، مثل همين بچه ها جلوي بوفه ي مدرسه بودن تا مثلا مانند بچه ي من که لقمه ي همون نون و پنيري رو که گفتم از خونه آورده بودن !
البته برداشتي :"انتزاع" نشه که مدرسه فقط مثلا پفک مفک و اين چيزا بخورد بچه ها ميداد ها ! نه ! مدير مدرسه اونوقتا که آقاي ابراهيم محمدي بود اجازه ي اون چيزايي رو که شما نامبردين نميداد فروخته بشه ! مثلا نون و سيب زميني پخته فروخته مي شد ، البته به خريدارش که گفتم .
پاسخ
سلام. مطلبي كه فرموديد نميدانم مربوط به چه زماني ميشود. بنده نيز تا جايي كه خاطرم ميآيد، بيست سال پيش وضعيت همانطور كه شما ميفرماييد بود. اما در زمان حاضر، به نظر ميرسد اوضاع دگرگون شده. اكنون بايد ديد و قضاوت كرد. در زماني كه پنير از چيپس و پفك گرانتر شده. در پناه خدا. ممنونم از اينكه پيگير هستيد. تشكر.