خيلي خوب و گويا بود .

من فکر مي کنم که پيامبرها رو هم برا همين خدا فرستاد !

وقتي که اختلاف افتاد در امت واحد ، برا اينکه واحد بشه باز !

و باز اختلاف و باز پبامبري ديگه تا خاتم پيامبرا !

و بعدم مثل کار شما مديريت !

و حالا باز انتظار !

مثل خاتم پيامبرا ، ختم مديريت !

تا مثل کودکان تحت مديريت شما ، مديريت خود !

برا کار گروهي !

حالا بقول شما با هر فکر يا انديشه اي مثل همون :"فکر" يا انديشه اي که بکار بردين ، شما ! و مي خواستم همينو بگم که در نوشته ي شما چشمگيرتر بود !

چرا ! خب برا اينکه بچه ها به شما مراجعه کردن ! به يکي ! نه دوتا !؟

و مثلا يکي از اونا هم به ديگري مراجعه نکرد ! به صاحب فکر يا انديشه اي ديگه !

نظر حاج خانوم ما هم همينه ! وقتي مطلبو خوند ! و سلام دارن ! به ايشان برسونيد !