خب اين همه اسلام شناس که از اول در حوزه درس خونده اند،به علاوهء فارغ التحصيلان دانشگاهها که بعدا به حوزه رفتند:چه بازخوردي در جامعهء مذهبي داشتند؟شما اين همه از حوزه دفاع مي کنيد،از اون طرف هم موضوع اختيار و تئوري فاعل و قابل رو مطرح مي کنيد و اون تئوري ها رو دليل مشکلات مذهبي جامعه به حساب مي آوريد:چه نتيجه اي از اين دو فرمايش شما بايد عايد امثال من بشه؟
شما که حوزوي هستيد و کتب تاريخ اسلام رو مطالعه فرموده ايد،لطفا بفرمائيد علت عمدهء پذيرش علي،بعد از قتل عثمان و علت عدم پذيرش ايشان در زمان سقيفه چي بود؟صرفا به اين دليل بود که اون زمان،جوان بودن و اين زمان،ميانسال؟چرا همون کساني که به ناله هاي فاطمه(س) به عنوان دختر پيامبر(ص)در مورد حق علي توجه نکردند،در زمان قتل عثمان،به تعبير علي،چون گلهء کفتاران هجوم آوردند و نزديک بود حسنين رو زير دست و پا له کنند؟آيا دليلي غير از تغيير مردم داشت؟ممنونم از توضيحاتتون.