من نه تنها رهبري رو به دروغگوئي متهم نمي کنم،بلکه حتي حرفهاي ايشون رو دروغ مصلحت آميز هم به حساب نميارم؛اما دقت کنيم که رهبري،وظايفي داره که يکي از اونها،اميد دادن به جامعه و بيان نقاط قوت جامعه براي اميدوار کردن و اعتماد به نفس دادن به مردم هستش،حتي بعضا مي بينيم که از دولتمرداني که تخلفاتشون آشکاره،حمايت مي کنن؛اما اين معناش اين نيست که من و شما با خيال راحت بشينيم و زندگي روزمره مون رو بکنيم و از مشکلات و خطراتي که در وهلهء اول به چشم نميان،اما ممکنه به صورت کاملا نامحسوس،به جامعه ضرر بزنن،غافل بشيم.حمايت رهبري از تيم برجام و امثال اون،به معناي تأييد کارهاي اونا نيست و در مقام تشبيه،به سکوت 25 سالهء علي(ع) شباهت داره...من نميدونم شما از کدوم پنجرهء حوزه به خيابون نگاه مي کنيد که جامعه رو به صورت اتوپيا و مُثُل افلاطوني مي بينيد؟منظورم تنها فسادهاي اخلاقي و مالي نيست.الان مردم و مخصوصا جوانان،مشکلات اعتقادي پيدا کرده و مي کنند.دائما شبهاتي به مغزشون تزريق ميشه.چرا کسي اقدام متقابل نمي کنه؟چرا پاسخگوئي به شبهاتي که در داخل حوزه ها انجام ميشه،نمود خارجي در سطح جامعه و دانشگاه نداره؟شما خودت در حوزه نفس مي کشي؛اما امثال بنده در سطح جامعه نفس مي کشيم.حق داريم که بپرسيم چرا حال و هواي حوزه به جامعه نميرسه.شايد هم من مشکل تنفسي دارم؟(مزاح کردم ببخشيد)