شما به عرض من دقت نکرديد:من نگفتم که چرا جوانان به سراغ رشته هاي مذهبي نميرن؛من حرفم اين بود که چرا جوانان مذهبي به سراغ رشته هاي مذهبي نميرن.اين دو مسئله باهم خيلي فرق داره.اينکه جوان غير مذهبي به سراغ مذهب نره،طبيعيه؛اما اينکه يک جوان مذهبي،ادعاي مذهب بکنه و در روزگاري که شبهات مذهبي،از هر طرف بر سر جامعهء ما مي باره،اگه جوان مذهبي احساس وظيفه نکنه،پي کي بايد احساس وظيفه بکنه؟در شهر خودمون خانواده هاي مذهبي دوآتشهء زيادي رو مي بينم که بچه هاشون و نوه هاشون،عين ساير جووناي شهر،فقط به فکر پزشک شدن و پول درآوردن و خونه و ماشين آنچناني خريدن هستن و از مذهبي بودن،فقط برچسبش رو دارن.جالبه که دائما هم در جلسات مذهبي شرکت مي کنن و در منازلشون،عزاداري و جشن مذهبي و ... برپا مي کنن.ايراد کار کجاست که اين نوع آدما حساسيتي نسبت به مذهب ندارن؟علتش به نظر من اينه که مذهب هم مورد استفادهء ابزاري قرار گرفته و بعضيا نونشون توي مذهبه.اکثر آدماي به ظاهر مذهبي سعي مي کنن با قيافه اي مذهبي در جلوي چشم علما ظاهر بشن تا فردا بتونن يه جائي استخدام بشن...اين علما هستن که بايد نگذارن چنين سوء استفاده هايي انجام بشه...