چرا اکثر جوانان و حتي فرزندان خانواده هاي مذهبي،در انتخاب رشتهء دانشگاهي به سراغ رشته هاي فني و پزشکي ميرن و کمتر به طرف رشته هاي علوم انساني و مخصوصا الهيات و معارف اسلامي ميرن؟مگر نه اينکه جامعهء اسلامي به اين رشته ها بيشتر نياز داره؟چرا يک جوان مذهبي هم مثل جوانان غير مذهبي،دغدغهء شغل و درآمد و به قول حوزوي ها نگراني رزق و روزي رو داشته باشه؟چرا اين نوع جوانها به اين مرحله از اعتقاد نرسيده اند که رزق و روزي دست خداست و يک فرد مذهبي در وهلهء اول بايد دغدغه و حساسيت دين و اعتقاداتش رو داشته باشه؛نه دغدغهء نون و آب و ....رو؟چه کساني مي بايستي اين نوع اعتقاد و طرز تفکر رو در ذهن جوانان،غالب مي کردن؟مگه قرآن نمي فرمايد که:والذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا...و يا مگر در روايات نيومده که کسي که در راه علم قدم بر ميداره،خدا رزق و روزي شو تضمين(و نه فقط تأمين)کرده؟شما که ادعا مي کني علما وظيفه شون رو انجام دادن:پس کو نتايجش؟چرا موضوع رو به شرايط زمان علي(ع) تشبيه و به قول خودتون قياس مع الفارق مي کنيد؟مي بينيد که قضيه خيلي بيخ داره...ممنون ميشم که به اين چند تا منکري که اسم بردم نظر بدين تا بعد....دستتون درد نکنه.