وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
تبعيض؛ اختيار يا اجبار؟
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
....
همينه:))))*??????
پاسخ
ممنون. إنشاءالله زندگي شما نيز هميشه سرشار از شادي و خنده باشد.
+
....
به قول يه کوچولويي؛لخبند!!!
حالا پليز لخبند:)
پاسخ
هاهاهاها... اين هم از قهقهه... بيشتر از لبخند! :) تشكر.
+
رسول
سلام
به نظرم:
1. ممکنه اين نوع استدلال شما دخترتون رو در آينده نسبت به جامعه بد بين بار آورد، يعني او در بيرون خونه خودش را خيلي در خطر احساس کند.
2. ايا واقعا تنها دليل اينکه دختر شما يا خواهر من نبايد به نانوايي برود همين است که امنيت ندارد؟ اگر امنيت تامين شود چه؟
در اينده اين سوالات به محدوديت هاي ديگري که ما(جامعه، دين و...) براي دخترانمان ميگذاريم، کشيده خواهد شد مثلا:
امکان بازي در کوچه، تفريح در پارک، انتخاب رشته تحصيلي، شغل آينده و....
بايد براي اين همه فکري اساسي تر کنيم.
خوشحال ميشم اگه راهي يافتيد، يه ما هم بفرماييد.
پاسخ
سلام. با آنچه از عدالت خدا ميدانيم، نميتوانيم بپذيريم كه محدوديتهاي اعمال شده بر بانوان، دليل ذاتي داشته باشد و ناشي از تفاوت ماهوي زن و مرد. بزرگاني چون آقاي جوادي آملي كه اساساً تفاوت زن و مرد را ناشي از محدوديتهاي دنيا ميدانند و ايشان در جايي از تفسيرشان مطلبي با اين مضمون دارند كه وراي اين عالم، همه انسانها «انسان» هستند و مذكر و مؤنث معنا ندارد، يعني حتي در بهرهمندي از حوريهاي بهشتي كه معمولاً محل اشكال خيلي از زنان بوده و هست. وقتي هويت انسان طبق فرمايش علامه طباطبايي به روح وي است، روح هم مجرّد است و مذكر و مؤنث ندارد، دليلي ندارد كه در آخرت، در بهشت، زنانگي و مردانگي به معناي اين دنيايي آن فرض داشته باشد، زيرا دليلي براي بروز اين تفاوتها در جسم انسانها وجود نخواهد داشت. با اين فروض، پس دليل حجاب و دليل برتري در خانه ماندن زنان و دختران، حفظ نظام اجتماعيست نه خصوصيات فردي. يعني چه؟! يعني اگر تمام جامعه از نظر ايماني در درجه ده باشد... به اين دليل كه جامعه هميشه حاوي عناصر خاطي هست، ايمانهاي ضعيف پيدا ميشوند و انسانها قدرت بر خلاف و تخطّي دارند و حفظ جامعه ايجاب مينمايد كه موانعي اجتماعي براي بروز گناه طراحي گردد. اگر اين طور باشد، دليلي كه من براي فرزندم آوردهام همواره باقيست و نهايت ندارد و روزي نخواهد آمد كه برطرف گردد. و معتقدم البته كه اين محدوديت براي تفريح در پارك و كوچه و رشته تحصيلي و شغل آينده وجود دارد. مگر ميشود در آن ترديد نمود؟! بنده شاغل بودهام و شايد شما هم بودهايد. در محيط كار آيا آسيب زنان و مردان، دختران و پسران مساويست؟! واقعاً مساويست؟! واقعاً تا يك دختر مجرّد يا زن مطلّقه وارد محيط كار ميشود، دل به ظاهر پاكترين آدمها هم نميلرزد؟! حقيقتاً نميلرزد؟! با خودمان كه نميخواهيم شوخي كنيم. چرا به خودمان دروغ بگوييم. :( اما درباره با بدبيني، به جامعهاي كه مخاطره دارد بايد بدبين بود. بدبيني سپر حفظ ما از خطر است. در روايات هم جستجو كنيد، توصيههاي شديد به زنها نامحرم را در نظر آنان خطرناك جلوه ميدهد. اگر غير اين يافتيد بفرماييد. البته بدبيني نبايد تبديل به پارانويا و بيماريهاي توهّمي گردد. بايد معقول و منطقي مديريت شود. مثل اينكه از آتش ميترسيم و به همين جهت كپسول آتشنشاني در منزل نگهداري مي:كنيم. تشكر.