وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
تضاد حقوق زوج و زوجه
نظرات :
0
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
يه دختر
اقا ما که خودمون کار ميکنيم از کسي هم نفقه نميگيريم
والا اگر هم ازدواج کنيم تصميم بر مطالبه مهريه نداريم
اما
خدا شاهده من به شخصه مي تونم با بيپولي و بداخلاقي و اعتياد کنار بيام اما نميتونم با ازدواج مجدد مرد چه به صورت موقت و چه به صورت دائم کنار بيام
همه حقوق يک طرف اين هم يک طرف
من حاضرم هم نفقه و هم مهريه رو بيخيال شم اما شوهرم هميشه ماله خودم باشه
که البته قانون دست مرد رو باز گذاشته
پاسخ
قصه ازدواج فراتر از يك ارتباط عاطفي يا جنسي است. ازدواج سلول جامعه است. هدف از تشريع ازدواج و قرار دادن نيروي شهوت در تكوين بشر، ايجاد مكانيزيمي براي تكامل بشر است. چون قرار بود خلقت بشر با تخليه حافظه او آغاز شود و روحي كه به اين جهان ميآيد اطلاعي از گذشته و آينده خود نداشته باشد، عوالم ديگر را به خاطر نياورد و چيزي از ماوراء نداند، تا «امتحان براي او معنا داشته باشد»، چون ميخواستند كتابها را جمع كنند و در جلسه امتحان فقط برگه سفيد جلوي هر كس بگذارند، لازم بود كانوني طراحي شود، ساختاري، نهادي و سازماني كه بتواند اين ورود را مديريت و كنترل كند. ازدواج دائم به چنين هدفي طراحي شده. بنابراين مختصاتي دارد براي تأمين آن هدف كه ذكر شد. تمام قواعد تعدّد زوجات و مهريه و نفقه و اجرتالمثل و اذن خروج از منزل به تبع آن هدف مقنن شده. اگر كسي به دنبال عاطفه مي"گردد و عشقي جاودانه، كه تنها او را براي خود داشته باشد و او نيز به همچنين، بايد قواعد خود را تنظيم كند و از ازدواج موقت بهره برد. ازدواج موقت تعهدات ازدواج دائم را ندارد، لازم هم نيست كه از نظر زمان واقعاً موقت باشد. در عربي به آن متعه گفته ميشود نه موقت! كسي كه دست به نكاح ميزند به جاي متعه، انتخاب كرده يك سلول تشكيل دهد براي ورود افراد از عالم سماوات به عالم أرض. چگونه ميتواند معترض شود چرا قواعد ورود به اين دنيا اينگونه است؟! مانند اينكه سوار كاميون شود و اعتراض نمايد كه چرا اين خودرو چرا فرمان به اين بزرگي دارد، ماشين سواري برادر من فرمانش كوچكتر است! تناسبات اين عالم را بايد توجه كرد. تشكر از پيام شما.