• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : تقويم نماز
  • نظرات : 3 خصوصي ، 18 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهاجر الي ربي 

    ايده بسيار عالي بود.شايد تقليد کردم براي اطرافيان ،

    راضي باشيد

    قطعا به پشتوانه پدر نمونه ي چون شما سيده خانم تکاليف ديني اش را به نحو احسن انجام مي دهد

    پاسخ

    تشكر از نظر لطف شما. ديروز رفتيم ساعت‌فروشي. از وقتي تقويم را گرفته، اصرار دارد كه صبح‌ها براي نماز صبح بيدارش كنم. من از هم از باب «الإنسان حريص علي مامنع» قبول نكردم و گفتم: نماز بر تو واجب است، بيدار كردنت كه بر من واجب نيست! يك ساعت زنگ‌دار برايت مي‌خرم، ديگر بيدار شدن و نشدنت را خودت بايد تنظيم كني. خلاصه رفته بوديم ساعت‌فروشي. آقاي ساعت‌فروش كه مسأله را فهميد، آرام در گوشم گفت: من به پسرم قول دادم نماز بخواند دوچرخه مي‌خرم. خريدم و ديگر نماز نخواند! گفتم: من به تكليف خودم عمل مي‌كنم، تا خدا را راضي كنم، مثل شما، ديگر بخواند و نخواند مسأله‌ي من نيست، مسأله خودش است! واقعاً اگر ما پدران و مادران، اختيار فرزندان خود را به رسميّت بشناسيم و آن‌ها را «آدم» فرض كنيم، اين‌كه خودشان قرار است تكاليف خودشان را مديريت نمايند و خودشان قرار است مستقلاً در پيشگاه ربوبي پروردگار پاسخگو باشند، خيلي از مسائل ساده‌تر حل مي‌شوند. من به مريم گفتم: از وقتي به سن تكليف برسي، ديگر تو هستي و خدا، ارتباطت با خالق ربطي به من ندارد. نه مي‌توانم مجبورت كنم به نماز و روزه و نه كسي مي‌تواند تو را باز دارد. اگر از خدا اطاعت نكردي، با ابليس دوست و همراه مي‌شوي و اگر اطاعت كردي، خدا را راضي نموده‌اي. اميدوارم خودش با اختيار خودش،‌ راه حق را انتخاب كند و از صالحان گردد، نه از گمراهان. من به عنوان پدر تلاش مي‌كنم تكليف خود را انجام دهم، ولي انسان اساساً قابل اكراه و اجبار نيست. خدا خواسته است تعمداً كه انسان مختار باشد و بر اين مطلب اصرار داشته است. خوب و بد بودن پدر، تنها يك بستر براي هدايت يا گمراهي‌ست، يك دعوت يا وسوسه، اما انتخاب راه با خود انسان است، درست از وقتي كه به سن بلوغ مي‌رسد و ناگهان احساس هويت و استقلال مي‌نمايد. موفق باشيد.