• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : بازي روزآمد
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حنانه سادات 
    سلام دايي جان
    يه سوال ذهنمو مشغول کرده
    يه پيام شايعه آميز تو فضاي مجازي پخش شد
    که غذا يعني ادرار شتر و اعراب به ما اين واژه رو تحميل کردن
    بعد من رفتم دنبال جوابش و تو سايتها هم جواب هايي بود
    گذاشتم واسه کسيکه فرستاده بود برام
    بعد يه بنده خدايي گفت که اين پاسخ غلطه و
    همونه که در پيام بوده و واقعا اين واژه ها براي تحقير ايرانيها
    بهشون تحميل شده.
    چه جوابي داريد يعني چي بگم به اين آدم؟

    پاسخ

    اينترنت مملو از اطلاعات غلط شده. به هر چه مي‌خوانيد با اتهام بنگريد. اولاً تفاوت است بين لغت «غذا» و «غذي». در لغتنامه‌هاي عربي ببينيد. آن معنايي كه گفتيد مربوط به لغت دوم است. لغت اول در عربي به همان معنايي استفاده مي‌شود كه در فارسي. درباره الفباي فارسي هم به اين نكته دقت بفرماييد: شاهان ايران آن‌چنان در عرصه ادبيات ظالم بودند كه يادگيري الفبا و خط را براي مردم ممنوع كرده، اصلاً آموزش آن جرم محسوب مي‌شد. خط را يك رمز براي دولتي‌ها مي‌دانستند و براي انتقال داده‌هاي نظامي. شايد آن داستان معروف را به خاطر داشته باشيد؛ كودكي براي يادگيري خواندن مجبور شد وعده كند به الاغي خواندن ياد دهد! تا بتواند مجوز سواد بگيرد. تصور بفرماييد مردم ايران خسته از ظلم و جور كسرا، اينان با آغوش باز از اسلام استقبال كردند و مسلمانان نيز به توصيه پيامبر به مردم سواد ياد مي‌دادند. ايراني‌ها نيز زبان خودشان را با خط عربي نوشتند، اين شد كه امروز ما زبان فارسي را با خط عربي مي‌نويسيم. زيرا خط پهلوي اصلاً ممنوع بود و نمي‌توانستيم بياموزيم! خط ميخي و پهلوي در انحصار ديوانيان و مغ‌ها بود. كافيست به كتاب‌هاي تاريخي مراجعه بفرماييد تا ببينيد كه اسلام چطور وارد ايران شد. كسرا مرده بود و كشور متزلزل، آماده پذيرش. خبر عدالت لشگر اسلام همه‌جا پيچيده. مردم تنها لشگري مي‌ديدند كه ظلم نمي‌كند و بي‌دليل نمي‌كشد. تاريخ يعقوبي را ببينيد؛ دستوراتي كه خليفه مسلمين به فرماندهان لشگر خود مي‌دهد! اسلام با فرهنگي بر جهان حاكم شد كه در عصر خود نظير نداشت! بحث در اين زمينه مفصل است، مي‌توانيد كتاب «خدمات متقابل» شهيد مطهري را بخوانيد. دانشمندان هرگز مجبور نبودند، آن‌ها براي استفاده مخاطبين بيشتر يا گاهي براي اظهار فضل به عربي مي‌نوشتند. مثل امروز كه افتخار كسي‌ست به انگليسي بنويسد. مثلاً ابن‌سينا عربي‌اش افتضاح است. «في هذه الروزكار...»؛ به جاي «الايام» در كتاب شفا خودم ديدم كه نوشته «روزگار» فقط گ را ك كرده تا فارسي نباشد! دوره طلايي فرهنگ و ادب بوده و مردم از عربي نوشتن احساس عظمت علمي بهشان دست مي‌داد! اصلاً اين شكل نبوده كه شما شنيده‌ايد. موفق باشيد.