با سلام
آقاي محترم هميشه نظر دادن در مورد مشکلات خوانوادگي يکي از سخترين اموري بوده که حتي قضات و مشاوران هم به اين موضوع تکيه دارند.
هر بندي که اين خانم جز شرايط بازگشتشان عنوان کرده اند آن هم بعد از تجربه چند سال زندگي با شوهرشان، اين مطلب را به ذهن من مبادر مي کند که حتما در پشت تک تک اين کلمات استدلالهايي نهفته است. مسلما ايشان چنين شرط و شروطي در شروع زندگي نداشتند که اگر داشتند حتما الان ذکر مي کردند پس نهايتا زندگي مشترک ايشان را به اين نقطه رسانده.
اي کاش نظر خودتان و يا شوهرشان نسبت به پس زمينه تک تک اين شروط را بيشتر مي دانستيم.
مطلب ديگر اينکه کارشناسي که شما با ايشان مشورت کرده بوديد بيان کردند اين شروط با عقل و شرع جور نيست.
من ادعايي درباره دين داري يا دين دارم ندارم ولي راحت مي توانم بگويم کسي بودم که نسبت به حقوق زن و مرد در خانواده و در اسلام خيلي جستجو کردم و از بزرگان عالم ديني مان هم پرس و جو کردم ، و بين خود و خدا هميشه عهد دارم که سخنم آزادانه از هواي نفسم پيروي نکند.
مطالبي که اين خانم عنوان کرده بودند به عنوان شرط با اسلام و عقل مغايرت ندارد شايد با عرف ما کمي مغاير باشد ولي عرف حتي متدينين، اسلام و عقل نيست.
البته دو سه موردش جاي حرف دارد. و به خاطر همين هم هست که وارد شدن در مسائل خانوادگي هميشه سخت بود.