وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
قرآن در ويندوز
نظرات :
5
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
حامد
"ممكن است در وضعيتي ديگر و نسبت به ناظري ديگر، همين الكترون بار مثبت بروز دهد " مي بينيد که خودتان هم از واژه ي "همين" استفاده کرديد! در واقع حتي اگر ناظري ديگر "همين" الکترون را مثلا فوتون ببيند، در پشت تفکر ذهن ما اين هماني نهادينه شده است که آنگاه به بيان دقيقتر مي گوييم يک شيئي است که اين شيئ توسط ناظري، الکترون ديده مي شود و "همين" شيئ توسط ناظر ديگري فوتون ديده مي شود. آنگاه مي توان با استفاده از تفکر و تعقل ماهيت آن شيئ را که مستقل از ناظرين باشد را دريافت، مشابه با آنچه که در مورد 4بردار گفتم.
پاسخ
... چه بسا آنچه ما از بردار به عنوان ذات وي در نظرمان آمده، در چارچوب ديگري كه قرار بگيريم تغيير كند. نكته دوم اينكه برهان و استدلالي آيا در پشت اين انتزاع هست كه بعد بتوان آنچه يافته شده را قطعي و يقيني دانست؟ بله، بنده نيز به حسب توصيف مسأله از اصطلاح «همان الكترون» استفاده كردم. آيا به كارگيري واژه «همان» توسط ما ميتواند دليلي وجداني بر «اينهماني» واقع گردد؟ و يا به استدلالي محكمتر نيازمنديم؟ عليرغم تمام فرمايشات شما، اين نكته براي بنده مبهم است كه اگر يك شيء از سوي ناظر الف «الكترون» و از سوي ناظر ب «فوتون» ديده ميشود، و ما هم يكي از همين دو ناظر هستيم و از منظري «مافوق» به سيستم نمينگريم، چطور ميتوانيم پي ببريم به اينكه واقعيت هستي آن شيء كدام است. زيرا فرض اين است كه الكترون يا فوتون ديدن آن ناشي از «خطاي ديد» يا خطاي محاسباتي نيست، بلكه واقعاً و حقيقتاً تمامي مؤلفهها و اوصاف الكترون بودن يا فوتون بودن را از خود بروز ميدهد در نسبت با ناظر الف و ب. اينها باز ميگردد به اينكه «واقعيت» را چگونه تعريف نماييم كه قطعاً از بحثهاي بسيار پرهياهوي فلسفيست. آيا واقعيت چيزي جز همان اوصافيست كه ما درك مينماييم؟ از مطلب شما نيز استفاده كردم و اين بحث براي بنده بسيار مفيد بود. تشكر از دقت نظر شما.