وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
سوپ ِ باراني
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
[ادامه پاسخ]
زيرا استاد حسيني(ره) معتقد است انسان قادر نيست در «خود» تصرّف كند. در حقيقت هيچ موجودي از نظر فلسفي نميتواند متصرّف در خود باشد. لذا تغيير حالات انسان و كيفيات نفساني او به دست خودش نيست. او فقط تظاهر مينمايد. مثلاً اگر نفس وي بخيل است، او تظاهر ميكند به سخاوت، همانطور كه در روايات هم توصيه شده كه براي كسب فضائل اخلاقي، به آنها تظاهر كنيد. تظاهر يعني «خود را به چيزي زدن» و خود را مانند كسي نشان دادن كه آن حالات را دارد. اين ميشود «تكيّف»، يعني تظاهر به داشتن كيفيتي كه يك پيشنماز به آن نياز دارد تا بتواند منطقه مسكوني پيرامون مسجد را متحوّل نمايد و به رشد برساند. اگر تمامي شرايط پيراموني و اجتماعي مساعد باشد و طلبهاي معارض محاسبه گردند، پروردگار اراده نموده و فرصتي براي وي فراهم ميشود كه در منزلت افرادي كه آن حالات را در نفس خود دارند قرار بگيرد. اين تبديل وضعيت را اگر فرد بپذيرد، از باب مطاوعه، تبدّل رخ داده است. وي در آن منزلت اجتماعي قرار ميگيرد و پيشنماز محل ميشود. حالا اگر آن وعدهاي كه داشت را عمل كرد، يعني آنچه مدعي بود اگر پيشنماز شود ميكند را اگر كرد، يعني رفتاري را كه «واجد حالات» دارد از خود بروز داد، به مرحله سوم ميرسد؛ پروردگار در نفس وي تصرّف ميكند و وي را تغيير شكل ميدهد. حالات او تغيير ميكند و اگر مثلاً تا به حال تظاهر ميكرد به مال دنيا بيعلاقه است، حالا واقعاً هيچ ميلي به مال دنيا ندارد. اگر تظاهر ميكرد سخيست، حالا واقعاً از سخاوتمندي لذت ميبرد. اين وضعيت را استاد حسيني(ره) تمثّل مينامد. اين آدم مماثل آن آدمهايي ميشود كه در آن منزلت اجتماعي واقع هستند. اميدوارم برداشتم از فرمايش استاد صفايي(ره) و استاد حسيني(ره) صحيح بوده باشد و آنچه گفتم خلاف فرمايشات آن بزرگوران نبوده باشد. در هر صورت بنده نيز فعلاً در مرحله تظاهر به شاگردي اين دو استادم! :(