وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
سوپ ِ باراني
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
رسول
مجدد سلام
صحبت شما با اين دوست بينام
انسان را يا بهتر بگويم من را به مسئلهاي متوجه کرد:
پس جايگاه تربيت کجاست؟ يعني تربيت در سعادت و يا بهتر زيستن فرزندانمان تاثير ندارد؟
پاسخ
سلام. به واژه «تربيت» دقت بفرماييد و به اين سؤال فكر كنيد: ما چرا به خدا ميگوييم: «ربّ»؟! ما معمولاً تربيت را با تعليم اشتباه ميگيريم. تعليم در معناي رايج آن، آموزش پارهاي دادهها و اطلاعات است. بيشتر اوقات به جاي تربيت كردن، از آموزش بهره ميبريم و گمان ميكنيم كه مسير تربيتي را طي مينماييم. اينكه به منبر برويم و دستهاي از اطلاعات را در اختيار مخاطب بگذاريم، يا استاد در سر كلاس، مطالبي را براي دانشآموز بيان كند، عين همين را پدر و مادر تلاش ميكنند عمل نمايند؛ اينكه مقداري ديتا را به خورد كودك خود بدهند و گمان ميكنند تربيت واقع شده است. مگر خدا با ما چنين كرده است كه خود را «ربّ» ما خوانده است؟! آن فرد بينام، چون بنده ميدانستم منظورشان از مطلب چيست، خواستم ايشان را متوجه اين كنم كه: «آنچه ما انجام ميدهيم، همه مطلب نيست و ارادههاي ديگري نيز در آينده فرزند تأثير دارد، از جمله اراده خود وي». هدف اين بود كه «جبر» موجود در كلام ايشان را تضعيف نمايم. و گرنه قطعاً تربيت ما تأثير مهمي در آينده كودكانمان دارد. اما تربيت، نه تعليم... استاد صفايي(ره) تلاش ميكند همين مطلب را در روش پيشنهادي خود براي تربيت بيان نمايد. ايشان اشتباه رايج ما بزرگترها را اينطور توصيف مينمايد: حجم زيادي اطلاعات درباره امام حسين(ع) به كودك ميدهيم كه مثلاً حسيني شود، ولي چون كودك قادر به درك آن مفاهيم نيست، آنها را ساده ميكنيم. وقتي بزرگ شد، احساس اشباعشدگي در مقوله «حسينشناسي» در خود دارد و به دنبال مطالعه پيرامون عاشورا نميرود. هر جا هم صحبتي بشود، خود را بينياز حس مينمايد. ولي متأسفانه فقط دادههاي بسيط و سطحي از محرم در اختيار دارد كه به كار دنيا و آخرتش نميآيد. يك روز هم به خاطر همين ضعف، در برابر شبهه كه قرار بگيرد از مكتب جدا ميگردد. تمّ كلامه. دقت فرموديد؟! استاد صفايي(ره) با دو فصل كردن زندگي انسان، تلاش ميكند به ما بفهماند آنچه براي كودك در بزرگسالي باقي ميماند اطلاعات و دادهها نيست، حالات روحي و احساسي و دركيست كه از زندگي و حوادث پيرامون كسب ميكند. او شيوه ادراك را ياد ميگيرد، سبك انديشه را و به قول امروزيتر، روش حل مسأله را. او در فصل دوم زندگي همه مسائل را خود حل خواهد كرد و به راهحلهاي ما بياعتماد خواهد شد...