وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
نابغه كوچك
نظرات :
1
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سلام
سلام
خوش بحال بچه ها که پدري خلاق و با حوصله دارن...اين پست ها به من انگيزه زندگي ميده وقتي کسي رو در محاصره کوهي از مشکلات ميبينم و بعد اينهمه انرژي وو ايده ..واقعا دوست دارم رنگ کردن کوزه و اين بازي ويچي رو براي فرزندم مهيا کنم اگر همت کردم نتيجش رو خواهم گفت
پاسخ
سلام. دنيا خيلي كوچيكه. كوچيكتر از اون كه بتونه با مشكلاتش ما رو محاصره كنه. امروز صبح، به رسم پنجشنبهها از خانه زديم بيرون. من و بچهها. پارك... و كلي گشت و گذار. وقتي به خانه برگشتم خيلي خسته بودم، و تنها بودم، من و بچهها. از خودم پرسيدم: اگر من نباشم، اگر الآن حالم بد شود و از دنيا بروم... اين بچهها چه ميشوند؟! يك لحظه يك تصوير توي ذهنم آمد، نميدانم چرا، ولي يك آن در نظرم آمد كه سرم را با شمشير از تنم جدا كردند و بچهها نگاه ميكنند. اشك در چشمانم جمع شد و ياد بچههاي امام حسين(ع) افتادم. اينكه تمام مشكلات من و هزاران مثل من، به يك لحظه مشكلات حضرت و فرزندان ايشان نميرسد. زمان زيادي نگذشت كه دوباره خنده بر لبانم بازگشت و خستگي را از ياد بردم. تمام زندگي ما قدر يك لحظه حيات طيبه هر كدام از اعضاي آن شجره طيبه ارزش ندارد. مشكلات ما هم ناچيز است. خوشحالم كه حتي يكنفر بتواند از اين وبلاگ روحيه بگيرد. اگر چنين است، بازيهاي ديگري هم كه با بچهها ساختهايم را كمكم در وبلاگ معرفي ميكنم. با پيامتان خوشحالم كرديد، خداوند در دو عالم خوشحالتان نمايد. :)
+
بهشت
قشنگ
پاسخ
تشكر. امروز حسابي بازي كرديم. سعي كردم زياد برنده نشوم، تا بچهها نااميد نشوند! :)