• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : كربي؛ عليه نظام سرمايه داري
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خ 
    جالب است که اسلام به ما سفارش زيرک بودن را ميکند و ما در غفلتيم...
    اما دشمن بسيار زيرک و باهوش
    چند ساليست ديگر اين جعبه جادويي را تقريباً کتار گذاشته ام.ديدنش بيشتر غصه خوردن دارد.
    غصه ي اينکه چرا مسئولين ما به خود اجازه ميدهند هر فيلم و سريالي را پخش کنند. و بعد عده اي نقد کنند که چه ترفندها درپشت ماجراست...
    کاش کمي دقت..
    به اميد روزي که والدينمان چون شما با دقت بيشتري به اين سريالها بنگرند و حداقل نقدي.نصيحتي...
    موفق باشيد
    پاسخ

    پيش از آن‌كه ازدواج كنم، به شدّت معتقد بودم تلويزيون را بايد از زندگي حذف كرد. بنابراين، پس از ازدواج، تلويزيون در خانه نداشتيم. خواهرم تصوّر كرد از «نداري»ست كه نداريم. رفت و به عنوان هديه، چند ماه پس از زندگي مشترك، تلويزيوني برايمان خريد. مي‌گفتم نبايد روشن باشد. مي‌گفتم شريك زندگي مي‌شود. مي‌گفتم تلويزيون اگر بيايد، زن و شوهر را از هم جدا مي‌كند و به خود اختصاص مي‌دهد. تلويزيون اما آمد. من ديگر قدرت نداشتم تا آن را حذف كنم. بنابراين با آن كنار آمدم. تلويزيون شريك زندگي‌مان شد و كودكانم از كودكي با آن بزرگ شدند و ديگر هرگز نتوانستم اين مهمان ناخوانده را از خانه بيرون كنم. امروز هم هنوز همان تلويزيون كوچكي را داريم كه خواهرم ده سال پيش برايمان هديه آورد. تنها كاري كه توانستم انجام دهم اين بود كه آن را ارتقاء ندهم و با اين‌كه دو بار توسط مريم و سيداحمد، وقتي كوچك بودند، به زمين افتاد، از روي ميز تلويزيوني‌اي كه برادرم هديه‌مان كرده بود، و كنار قاب آن شكست، ولي هنوز تعمير نكرده، تعويض ننموده، همچنان استفاده مي‌كنيم. مصاحبه‌اي كرده بود يك مجري معروف با يك بازيگري، بازيگر گفته بود در ابتدا طلبه حوزه در مشهد بوده، آرماني مي‌انديشيده، وقتي طلبگي را ول كرده و بازيگر شده، واقعيت‌ها را كه ديده، ديگر فهميده كه «بايد روي زمين زندگي كند!» اين شده كه ديگر در دنياي واقعي‌اش دنبال آرمان‌ها نمي‌گردد! خودش اين‌ها را گفت و من فيلم مصاحبه‌اش را ديدم. خدا ما را حفظ كند تا در دام «روزمرگي» از «آرمان‌ها»يمان فارغ نشويم. تشكر از توجه شما.