• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : نسبت عقل و دين 15
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حامد 
    1- ابتدا اين فيزيکدان متوجه مي شود که اگر دو الکترون را فرض کند که در فاصله اي نسبت به هم قرار دارند، طبق اين معادله ي شرودينگر، با گذر زمان، شروع به دور شدن از هم مي کنند. بنابرين اين ويژگي ضروري الکترون را يافت که هر دو الکترون نسبت به هم نيروي رانشي وارد مي کنند.
    2- او صرفا مي تواند با استفاده از استنتاجات رياضي، معادله ي شرودينگر را به معادله اي تعميم دهد(اين معادله ي تعميم يافته را ديراک کشف کرد و نام آن معادله ي ديراک گذاشته شد). آنگاه با تفکر روي معادله ي جديد پي مي برد که اين معادله علاوه بر توصيف الکترون قادر به توصيف يک ذره اي کاملا مشابه آن ولي با بار الکتريکي مخالف الکترون است. اين فيزيکدان اين ذره را پادالکترون نام مي نهد.
    3- معادله ي تعميم يافته ي اخير يک ويژگي ديگر الکترون را نيز کشف مي کند که ويژگي هايي شبيه چرخش دارد. وي آن را اسپين الکترون نام مي نهد!
    بنده همين طور مي توانم ادامه دهم و نشان دهم که چگونه نيروهاي ديگري نظير هسته اي ضعيف و قوي و يا ذرات جديدي که آن را کوارک مي ناميم به طور ضروري از صرف تفکر و استنتاج و تعميم همين مفاهيم و بررسي حالات ممکن متصور استنتاج مي شود.
    مشکلي که اين فيزيکدان اخير بر مي خورد در تجريد و تعميم مفاهيم در محدوده ي نيروي قوي و يا منشاء جرم دهي به ذرات است که تصور رياضي آن قدري دشوار است (ادامه در نظر بعد)
    پاسخ

    ولي ناگهان لباچفسكي پيدا مي‌شود و فرض ثبات در راستا را تغيير مي‌دهد. با تغيير اين فرض، هندسه مقعر يا محدّب پديد مي‌آيد و نتايج ديگري را براي زواياي مثلث اثبات مي‌كند. اين رياضي در هر علمي كه به كار رود، تنها صورت محاسبات را مي‌دهد؛ يعني ورودي‌ها را از آن علم تجربي مي‌گيرد، يا با معادلات ديفرانسيل يا انتگرال يا با جمع‌هاي نامتناهي يا با حدّ يا با هر شيوه صوري ديگري كه در آن تعريف شده است، دقت بفرماييد: تعريف شده است، بر اساس اين روش‌هاي صوري، نتيجه‌اي را توليد مي‌كند. ميزان دقت در صورت اين استدلال رياضي قطعاً بي‌نهايت است، يعني به ما علم صددرصد مي‌دهد، ولي دقت نتيجه، تابعي از دقت صورت به اضافه دقت مواد اوليه محاسبات است! يادتان هست در همان اوايل مباحث فيزيك از اين بحث مي‌شود كه دقت نتيجه تابعي‌ست از ميزان كمترين دقت اندازه‌گيري متغيرها؟! مثلاً اگر متغير فشار را با دو رقم اعشار حساب كنيد و متغير حجم را يك رقم اعشار، نمي‌توانيد بيش از يك رقم اعشار در «دما» كه خروجي معادله است دقت داشته باشيد. تمام فيزيك اين‌طور است. زيرا فيزيك يك علم تجربي‌ست، هر چه از رياضيات در آن به كار مي‌رود در صورت محاسبات است. حتي معادله بسيار بزرگ شرودينگر (چند ماه پيش داشتم سايت مكتب‌خونه را مي‌ديدم، يك فيلم دو‌ساعته گذاشته بود از دكتر گلشني در دانشگاه شريف كه ايشان داشت همين معادله شرودينگر را ثابت مي‌كرد فقط و تخته را پر كرده بود از فرمول!) هم فقط صورت است. آن‌جايي كه بخواهد به كار بيايد در فيزيك، بر پايه مشاهداتي عمل مي‌كند. آن مشاهدات كه قطعاً از رياضي نيامده‌اند. بله، البته كه در نهايت وقتي نتيجه‌اي به دست مي‌آيد، مي‌توان اين‌طور توصيفش كرد: «اگر مقادير اوليه ما صحيح بوده باشند، اين نتيجه هم صحيح است». رياضي فقط همين را اثبات مي‌كند، نه بيشتر!...