وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
اقتصاد، فرهنگ، سياست
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
توكلي
با سلام خدمت برادر عزيزم
1 - متن از رونالد اينگلهارت است ( با تقلب از گوگل
)
2 - نظر كاربر محترم با نام كاربري ( فقه اقتصادي سياسي ) با احترام به ايشان بايد بگويم جسارتا اصلا ربطي به موضوع مطرح شده نداشت . اصلا گوينده متن كاري به محل تشكيل فرهنگ ، سياست و اقتصاد ندارد كه آيا مال خود همان جامعه است و يا تقليدي است و اينكه آيا همه را بايد با هم گرفت يا نه ؟ كه اگر ايشان ادعا ميكرد كه پذيرش يكي از اين سه به تنهايي ممكن نيست و بايد حتما هر سه را باهم تقليد كرد آنگاه نقد ايشان مرتبط بود . در حالي كه حرف گوينده اين است كه اين سه مبحث در هر جامعه با يكديگر ارتباط قوي دارند و تغييرات يكي بر بقيه اثر گذار است . ( حالا از هر جا كه آمده اند الان بر يكديگر اثر گذار و توجه به هر سه لازم است).
3 - بنده نيز با نظر گوينده متن موافقم .با اين تفاوت كه نقش و اثرگذاري بخش فرهنگ را بسيار مهم تر از اقتصاد و سياست ميدانم . چرا كه بيشتر مشكلات اقتصادي و سياسي مربوط به نوع تفكر انسانها و فرهنگ غالب بر آن جامعه است كه بسياري از آنها با تغيير و اصلاح نگرش كلا حذف ميشوند يا كاهش پيدا ميكنند .
البته اثر آن دو نيز بر فرهنگ غير قابل انكار است و اهميت اين ارتباطات را به خوبي ميتوان از آيات و احاديث دريافت .
با آرزوي موفقيت و سلامت براي هر دو بزرگوار
پاسخ
اي خدا بگم چيكار كنه اين گوگل رو! :) تشكر از لطف شما. مطلبي در اين رابطه در نظرم بود كه امروز فردا به همين پست پيوست ميكنم. غرضي داشتم كه نام نويسنده را نياوردم. به اين غرض نيز اشاره خواهم كرد. ياعلي