وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
پخت تفكيكي
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
اميد
اگر دختر مانند برادرانش باشد . اگر ،
و اگر نباشد!
و اگر زماني بوده ولي امروز نباشد!
براي پاسخگويي به بچه ها به جوابهاي قانع کننده تري نياز است .
تعداد کساني که مادر را مقصر نمي دانند کم نيست ! ! !
پاسخ
بله... اي كاش نبود... اي كاش حداقل امروز تغيير كرده بود و ديگر مفتون پدر نميبود، آري... كاش... اما آرزوهاي شما محقق نشده است. آن روز همسايه قصد پادرمياني داشت، سيد معزّز و بزرگواري بود كه آن حرف را زد. داخل قضايا شد و با خود دختر همكلام. سپس پسر را خواست و تير خلاص را زد: اين كار راست نميشود! متأسفانه دختر همچون برادران بود. اين را بارها در دادگاه و ساير مجامع و جلسات اثبات نمود. اما امروز... شما پيامكهايي كه صاحب پرونده به بنده دادند و بر وبلاگ گذاشتم را ملاحظه بفرماييد. تا همين چند ماه اخير هم پيامك دارد. خبر از اين طرف و آن طرف هم ميرسد. تقريباً ميگويد: هر ماه يك پيامك در اين چند وقت بوده، گاهي دو ماه يك پيامك. آخرين پيامك مربوط ميشود به حدود يكماه پيش، در پيامكي كه به بنده نشان داد نوشتهاي با اين مضمون ديده ميشد: سر قبر حاج آقا هستم، تو الآن كجاي اين تفكر جديد هستي؟! البته پسر ميگفت كه جواب نداده به اين پيامك. اما فحواي كلام اين است كه زن سابق همچنان در مرض خودشيفتگي ميسوزد. طعنه زده به پسر كه امروز به گمان خود داخل در يك مكتب و فرقهاي است كه پسر نيست. با اين پيامك اثبات كرده كه همچنان مفتون است. آري برادر... قصه مفصلي است. دردي است كه دير درمان ميشود، اگر بشود. شايد «آرزو» باشد، ولي «اميد» ديگر نيست!