• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : بمب ساعتي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + تيمور 
    لتفا
    پاسخ

    تايپ روي تلويزيون سخت است، شكي نيست. با چهار كليد جهت‌نما بايد فلش را حركت داد تا روي حرف مورد نظر قرار گيرد. وقت‌گير و حوصله‌سربر. قبول. ولي كاش چند كلمه بيشتر مي‌نوشتيد تا متوجه شوم منظور شما از «لتفا» چيست. ياعلي
    ryikrkryukrykrykrykryukfgukryuk
    پاسخ

    تست فرموديد؟! كار كرد؟! خوب است كه در آذربايجان هم كار مي‌كند بخش نظرات! حتي با مرورگر اوپرا. :)
    hbkjfk
    پاسخ

    اين‌ها را نوشتيد تا سامانه كامنت‌گذاري پارسي‌بلاگ را تست بفرماييد؟
    سيد بزرگوار ..اگر بگم که اصلا باورم نميشه که شما در اين حد ميدونيد ..دروغ نگفتم..و از اين آشنايي بسيار خوشحالم..من علم اندکي دارم..شما مايه افتخار جامعه روحانيت هستين..و من هم به شما افتخار ميکنم. اين ايسي که شرکت اتمل .ميکروچيپ و اينتل ميسازن..از زمان 8051 ..تا الان که يکيش داخل گوشيتون هست .به اسم arm.تفاوت هاي زيادي کرده ..و خوب سخت تر نشده که اسون تر شده..چون حافظه هاي جانبيش رو بايد کنار اين ايسي قرار ميداند..ولي الان همه چيز داخلش هست !!ميکروي معروفي که توي ايران هست و من هم کار ميکنم ميکرو avr هست ..که هم با بيسيک راه اندازي ميشه و هم با سي در برنامه کد ويژن ..ولي با بيسيک بسيار راحت راه انداژي ميشه ..در برنامه براي پايه هاش ميشه خروجي ال سي دي تعريف کرد..و طبق ديتا شيت ..دستور العمل کارخانه ميشه هر چهل پايه ي اون رو بر اساس نيازمون تعريف کنيم..مثلا ما برنامه اي مينويسيم که خروجيش نشان دهنده ي دما هست ..خوب سنسور رو تعريف ميکنيم مثلا روي پايه 1و 2 ..و خروجي ال سي ديرو هم ميديم به 7 پايه مثلا از پايه 7 تا 14 ..تمام اطلاعات در واحد حافظه ..به اسم فلش در ايسي ذخيره ميشه ..و اطلاعاتي که کاربر ميده مثل ورودي دما در واحد eprom..و در واحد alu \اين ايسي ها از 4 هزار تومن شروع ميشه تا چند ميليون و با يک ايسي 4 هزارتومني ..ميتونيد هر کاري که فکرشو ميتونيد بکنيد ..از نمايش روي ال سي دي تا نصب کردن سنسور هاي مختلف ...سيد جان اگر چيزي رو از قلم انداختم بگيد تا عرض کنم...
    پاسخ

    خيلي لطف كرديد. حالا فعلاً چند روز وقت لازم دارم تا همين مقدار اطلاعات كه فرموديد را هضم كنم! تشكر :)


    با سلام به سيد عزيز

    من رو شرمنده ميکنيد ....فروتني شما نشان از بزرگي شماست..

    من حتما 10 تا 20 مدار سرگرمي که بر پايه ي ايسي 555 که اچار فرانسه ي ايسي ها لقب گرفته براتون ميفرستم ..اين ايسي قالب ثابتي داره که با فراگيريش خودتون به طراح تبديل ميشين از مدار هاي صوتي .تقويت .تا خير ..ملودي ....از اون جا که کار باpcb نشون ميده که همچين مبتدي نيستين!! بلکه در حد انشالله يه طراح ..توجهتون رو جلب ميکنم به ايسي هاي ميکرو کنترلر که با خريد يک پروگرمر ..و کپي کردن برنامه هاي بي حد و مرز در اينترنت که بصورت رايگان هست ..به دنياي جديدي پاي ميگذاريد..در ضمن با نصب برنامه ي پروتئوس و اموزش حقيقتا ساده در پي دي اف ها ..شما ميتونيد مدار رو به راحتي ..تاکيد ميکنم به راحتي ..شبيه سازي کنيد..بنده در خدمتم..مدارهاي کاربرديرو براتون اماده ميکنم ..و ميفرستم..انشالله از دعاتون بي نصيب نگذاريد ..

    پاسخ

    قطعاً پروتئوس برنامه پيشرفته‌تري است كه بنده تا به حال تست نكرده‌ام، ولي نرم‌افزار Yenka را دارم كه بيشتر جنبه آموزشي دارد، نسل جديد همان نرم‌افزار قديمي Crocodile. البته اين نرم‌افزار هم فهرستي از قطعات دارد و در نهايت نقشه pcb را هم مي‌دهد. جالب اين‌كه برنامه‌نويسي ميكروكنترلر را به صورت كاملاً فلوچارتي فراهم مي‌آورد و با آن ابزاري كه فرموديد (پروگرمر) امكان انتقال برنامه به ميكروكنترلر را دارد. محتاج دعاي شما هم هستيم. :) (از زمان دبيرستان هميشه برايم سؤال بوده كه ساختار سخت‌افزاري آي‌سي‌هاي پروگرميبل چيست! چطور مي‌شود نقشه سخت‌افزار را متناسب با برنامه تغيير داد؟! آن زمان فناوري خازني NAND كه وجود نداشت، داشت؟! داده‌هاي برنامه چطور در اين سخت‌افزار نگهداري مي‌شود؟! البته به دنبال پاسخ اين سؤال خود هرگز نرفتم، فقط گوشه ذهنم باقي‌مانده است تا امروز!)

    انقدر به وجد اومدم...

    که اگر مايل باشين ..يک مدل پيشرفته تري از يک مدار تايمر معکوس رو بفرستم منزلتون تا انشالله ..به فيض اکمل برسين..اگر خواستين مداراي اضافه تري هم ميتونم اضافه کنم مثل گيرنده با ماژول بلوتوث که شاديتون کامل بشه

    پاسخ

    شما خيلي بزرگواريد برادر. حقير سواد الكترونيك ندارد. ادعايي هم ندارد. لاكن يك موتور پليس كه چند LED چشمك‌زن دارد و يك آژير، كمي هم به جلو و عقب حركت مي‌كند، چهل پنجاه هزار تومان قيمت دارد! بچه‌ها هم فقط به خاطر «صدا، نور و حركت»‌ شيفته آن هستند چند روزي. هم زود از بين مي‌رود و از كار مي‌افتد و هم اين‌كه كودك هيچ سودي از بازي با آن نمي‌برد، جز سرگرمي. اما همين كيت الكترونيك كوچك كه دو هزار و پانصد تومان خريدم و مربوط به شركت دانشجو الكترونيك اصفهان است، حقيقتاً نمي‌دانيد چه ولوله‌اي ايجاد كرد. همين‌كه بچه‌ها دوره كردند و لحيم‌كاري را با اشتياق ديدند، عشق به اين قبيل مهارت‌ها پيدا كنند، حقير كه الكترونيك‌كار نشد، بلكه فرزنداني تربيت نمايد كه روزي چون شما افتخار ميهن اسلامي باشند، جناب مهندس عزيز. تشكر.


    ,والا من که الکترونيک خوندم..تا حالا انقدر به وجد نيومده بود..

    اجرکم عندالله

    پاسخ

    لطف داريد. راستي، اگر آن طور كه فرموديد چند مدار ساده داشته باشيد، بنده اين قدر بلد هستم كه با ماژيك روي بورد بكشم و با مقداري اسيد pcb آن را آماده نمايم. خيلي از نمونه‌هاي مدار را توي اينترنت ديدم، بيشتر از آي‌سي كلاك 555 استفاده كرده بودند. چون به مدارها اطمينان نداشتم، اين جرأت نبود كه قطعات را بخرم و تست نمايم. همين كيت‌هاي آموزشي نيز وقتي به موارد جذابش مي‌رسد، مانند واكي‌تاكي، قيمت‌شان ناگهان دو رقمي مي‌شود! متشكر مي‌شوم اگر دم دستي چيزي داشتيد ايميل فرماييد. اگر موفق شدم اطلاع خواهم داد. موفق و مؤيد باشيد اخوي.
    نه ديگه اون چرخ استفاده نشد!
    اون چرخ مصداق کامل براي دکمه لباس دوختن بود! :دي
    به نظرم مهم اين بود که برادر نياز داشتن اسباب بازي و اينکه ما هيچ اسباب بازي نداشتيم را درک کرد و تمام تلاش خودش را به کار گرفت تا از هيچ براي ما اسباب بازي درست کنه
    اون چند روزي که اصفهان بودند به ما ياد داد که با در نوشابه براي خودمون يه اسباب بازي درست کنيم
    الان که اين خاطره ها را براش تعريف مي کنيم، از اينکه محبتش هنوز تو ذهنمون هست لذت مي بره :)
    يا مثلاً اينکه: يه وقتي بود مدرسه قلک ميداد به بچه ها که پرش کنند و ببرند مدرسه براي کمک به جبهه، اونوقت ما خودمون نون خوردن نداشتيم! مي يومديم اين قدر گريه مي کرديم که مامان پول بده ما بندازيم تو قلک و هر چي مي گفت مدرسه از شما انتظار نداره فايده نداشت، چون خجالت مي کشيديم فلک خالي را جلوي بچه ها برگردونيم، اصلا اين قلک ها يه چيزي بود براي فخر فروشي بچه ها به همديگه! خلاصه اينکه برادر به داد مادرمون رسيد! بهمون ياد داد در نوشابه ها را با چکش صاف کنيم و بندازيم تو قلک! هم سنگين ميشد! هم صدا داشت! از خلاقيت لذت مي بريد؟! :)
    چقدر الان دلم براي برادر تنگ شد :(
    پاسخ

    عجب! قلك‌هاي سبزرنگي كه به شكل نارنجك بود! مدير دبستان ما خلاقيت بيشتري داشت. او قلك‌هايي بزرگ و گلي با كش از ايوان مدرسه آويزان كرده بود كه همگي حدود يك متر از زمين بالاتر بودند. هر قلك براي يكي از كلاس‌هاي مدرسه. قرار بر اين بود كه هر قلك كه به زمين نزديك‌تر شد، كلاس برتر معرفي شود. رقابت كلاسي بود در آن دبستان. تشكر از خاطراتي كه بيان مي‌فرماييد. اميد كه آن روزها را به عنوان چراغ راه آينده از خاطر نبريم و گذشته را فقط براي ساختن آينده به خاطر سپاريم. و گرنه «مافات مضي»!
    خونه ي خاله که بوديم، برادرها و خواهر بزرگم اومدند اصفهان ديدن... يه اتاق مخروبه اي هم کنج حياط بود که سقفش ريخته شده بود و استفاده نمي شد، يه روز خواهرم يه لنگه چرخ که مال سه چرخه هاي بچه ها هست را داد دست برادر کوچکم و بهش گفت: با اين برام يه دوچرخه درست کن!!!
    و برادرم بعد از اينکه از بهت در اومد، تلاش کرد تا يه اسباب بازي برامون درست کنه، رفت توي همون اتاق و گشت و گشت و گشت تا يه چيزي پيدا کنه و در آخر با يه تيکه پارچه ي صورتي رنگ اومد بيرون!
    چند سري شستش و حسابي تميزش کرد، بعدم توش رو پر کرد از خورده پارچه و پلاستيک و ... دوختش و روش را هم کوک زد و براش با کوک زدن، چشم و بيني و دهن درست کرد!
    يه عروسک صورتي رنگ که خرگوش بود...
    پاسخ

    با فرمايش شما موافقم؛ همينکه خاطره چنين اسباب‌بازي‌هايي باقي‌ترند. مهم خود آن وسيله نيست، ارتباط عاطفي حاصل از آن بسيار دلچسب‌تر است. چيزي که در قضيه اخير مرا به تعجب واداشت شدت استقبال بود، اينکه چند لامپ کوچک مي‌تواند هوس کودکان ما را از اسباب‌بازي‌هاي گران‌قيمت خارجي بگرداند و همان کارکرد را داشته باشد. تشکر از خاطره زيباي شما. ولي در نهايت آن چرخ گويا استفاده نشد!؟
    + بهشت 
    سلام
    تايمر و مدار پخش کم داره، اگر کنترل هم داشت بهتر بود
    اگر تايمر داشت و بعد از مثلاً 30 ثانيه يک صداي کوچيک انفجار بازي پر شورتري مي شد. ابتدا لامپ ها روشن مي شد، بعد صدا ...

    مبارکشون باشه
    پاسخ

    راستي راستي كه قرار نبود بمب باشد!