• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : فرار از ملاقات با فرزندان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + sarv 
    پيشنهادم اين هست که تصوير مادر بچه ها رو تو ذهنشون پر رنگ کنيد
    و خاطرات زيبا از اونا و مادرشون براشون تعريف کنيد، ممکن هست بچه ها از تناقض که ايجاد ميشه تعجب بکنن ولي بنظرم بايد آگاهشون کنيد که مادرتون براي شما مادر خوبي بود، من و مادرتون بر سر مسائلي ديگر باهم اختلاف داشتيم ...
    ممکن هست به مرور کينه و نفرت در بچه ها و حتي خود شما ايجاد بشه
    البته اين پيشنهاد من حقير هستش و هرکس براي خودش در زندگيش دستورالعملي دارد.
    براتون آرزوي بهترينها رو ميکنم
    پاسخ

    تشكر. البته اين‌كه «آگاهشون کنيد که مادرتون براي شما مادر خوبي بود، من و مادرتون بر سر مسائلي ديگر باهم اختلاف داشتيم» راستش نمي‌توانم بگويم واقعاً اين‌طور بوده. هر طور فكر مي‌كنم و هر چه در خاطراتم كنكاش مي‌نمايم، نمي‌توانم اصطلاح «مادر خوب» را بپذيرم. اما فرمايش شما را كامل خواندم و فهميدم چه مي‌فرماييد. إن‌شاءالله بيشتر درباره آن فكر خواهم كرد. تشكر از اين‌كه نظر خود را صريح و بي‌پرده بيان فرموديد. سپاسگزارم.