وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
پارادوكس ِ «طلبه برنامه نويس» 4
نظرات :
0
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سجاد
سلام
ماشالله بر طلبه برنامه نويس
پاسخ
سلام. سپاس.
+
توکلي
سلام و عرض ادب
جناب موشح شما با چه زبانهاي برنامه نويسي اي آشنا هستيد ؟
من با Html و css و جاوااسکريپت و کمي PHP در گذشته کار کرده ام. البته در حد مبتدي که رها شد ( 2 سال پيش )
الان ميخوام دوباره شروع کنم و براي بک اند بين PHP و nodejs و python مردد هستم . اگر اطلاعاتي داريد لطفا راهنمايي بفرماييد.
بيشتر براي راه اندازي استارت آپها و ايده هاي شخصي ميخواهم استفاده کنم. که اگر انشاالله ايده موفق شد و بزرگ شد هم توان علمي من جوابگو باشد . ممنون
پاسخ
سلام. برنامهنويسي امروزه مبتني بر كتابخانههاست. يعني ديگر خود پلتفرم خيلي مهم نيست، نوع دستورات هم، چيزي كه مهم است اين است: آيا به اندازه كافي ابزار آماده وجود دارد تا من سريع بتوانم به مقصدم برسم؟ تلاش بر اين است كه وقت براي برنامهنويسي كمتر شود. مثلاً شخصي كه بيست سال پيش ميخواست يك برنامه بنويسد تا يك فايل را باز كند و محتويات آن را ويرايش كرده و دوباره ببندد، بايد تمام كارها را خود به انجام ميرساند. اما امروزه، يك كتابخانه IO فراخواني ميكند، باز كردم و بستن فايل و خواندن را كتابخانه انجام ميدهد، يعني كدهايي كه قبلاً افراد ديگر نوشتهاند و آماده است. پلتفرمهايي كه متنباز ناميده ميشوند، اينها كتابخانههاي رايگان فراواني دارند، زيرا برنامهنويسان سراسر دنيا كدهاي خودشان را در شبكههاي اجتماعي ويژه برنامهنويسان به رايگان ارائه ميكنند، مثل GitHub. پس برنامهنويس موفق شخصي خواهد بود كه اولاً ابزاري را انتخاب كند كه كتابخانههاي فراوان دارد، مدام به روز ميشود و با هزينه كم قابل نصب و استفاده است. ثانياً آنقدر به خود ابزار مسلط باشد كه براي استفاده از كتابخانهها دچار مشكل نشود و بتواند سريع به كار بگيرد. همه پلتفرمها امروزه خوب عمل ميكنند، تفاوت اندكي هم كه در سرعت و كارآيي دارند، به گمان من، در كارهاي معمولياي كه ما معمولاً انجام ميدهيم تفاوت معناداري ايجاد نميكنند. اميدوارم موفق باشيد.
+
خودم
سلام سيد جان.
متن چهارتا پست مرتبط رو خوندم. چند تا نکته به ذهنم رسيد که البته بعضيهاش رو قبلا گفته بودم و بعضيهاش رو جديد شايد به نظر بياد.
اول اينکه اي کاش برنامهنويسان ديني (منظور برنامهنويساني است که افزارهاي ديني توليد ميکنند) به متنباز و آزادي نرمافزار رو ميآوردند. چقدر هستند پروژههاي ديني که ايدهي خوبي دارند ولي بعد از مدتي ديگه توسعه پيدا نميکنند. البته شما در اين مورد فرموده بودين که چون معماري منسجم نداره و ... که البته اين مشکل منم هست، ولي خب به نظرم شر کردن روي گيتهاب و امثالهم ميتونه مفيد باشه، تحت يه مجوز آزاد. البته نشر نشدن نرمافزار در مورد ابزارهاي غيرمذهبي هم هست، ولي در نرمافزار مذهبي، اگه هدف ترويج دين خدا باشه، به نظرم مشکلي نيست حتي اگه يکي ديگه نرمافزار رو تغيير جزئي بده و به اسم خودش منتشر کنه (چنانکه در دنيا هست اينطور چيزهايي، مثلا ردهت لايسنس داره و بايد خريدش، ولي سنتاواس مياد همون رو فقط کامپايل ميکنه و منتشر ميکنه و مشکلي هم نيست!، فقط به خاطر آزادي!).
دوم اينکه اي کاش منابع خام منتشر ميشدن، مثلا همين نرمافزار حديث که فرمودين، فايل خام احاديث به صورت تکس ساده يا يه پايگاه داده منتشر ميشد، اينطور مثلا کسي مثل من که براي سرگرمي کار ميکنه و دلش هم ميخواد براي دين خدا کاري کرده باشه، ميتونست باهاشون کار کنه و شايد چيز مفيدي منتشر ميشد.
سوم اينکه من از جامعه مذهبيون ميترسم، وگرنه به شخصه دوست دارم که برم ببينم اگه چيزي نياز هست بنويسم در حد سوادم، ولي نميدونم خوشبختانه يا متاسفانه بايد رفتار خاص داشت باهاشون، همه چي و همه چي رو به هم ربط ميدن، البته حس ميکنم يه ذره بيحوصلهگي من و البته تکبر من علت ميشن براي تحمل نکردن اون رفتارها. (مثلا مطلق ديدن يک خوبي يا بدي، که فلان نرمافزار بهترين در دنياست و توسيع همين مثال به آنچه عقل ميتواند تصور کند). براي رفع اين مشکل من شما پيشنهادي دارين؟
آرزومند شادي شما.
پاسخ
مورد اول، يعني آزاد كردن نرمافزارها و رو آوردن به منبع باز، مشكل اصلي عدم آشنايي با فرهنگ اين فناوري است و شيوههاي كنترل سورس و استفاده از امتيازهاي مربوط به آن. مجموعههاي مذهبي هم چون هزينههاي سنگيني براي توليد نرمافزارهاي خود مينمايند، برايشان دشوار است بپذيرند كه سورس را در اختيار عموم بگذارند. اما درباره تحمل و اينچيزها، نه برادرم، مشكل از شما نيست. شهيد مطهري ره هم اشارهاي به اين موضوع دارد، وقتي نواقص حوزه علميه را بيان ميكند، طلبهها به دليل اينكه علم اصول فقه را زياد ميخوانند و ممارست زيادي به آن دارند، نوعي «جدلگرايي» بسيار عذابآور دارند. يعني همان كه شما به آن با زباني ساده اشاره فرموديد. معمولاً نگاهشان به جهان هم صفر و يكي است، B&W ميانديشند و از ديدن رنگ خاكستري محروم ميشوند. اين را البته همه ندارند، ولي معمول طلبهها در امورات زندگي چنين تأثري را از علم اصول و علم منطق يافتهاند و همين است كه شما را دچار دردسر مينمايد وقتي بخواهيد با آنان كار كنيد! نگران نباشيد، مشكل از شما نيست اخوي! :)
+
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام...
خوب بود..ولي چش و چار مبارکماننننننننننننننن...
به فکر چشماي ما هم باشينا...
پاسخ
متوجه مشكل چشم شما نبودم، مگه تو شهر شما نوشتههاي وبلاگ بنده ريز ديده ميشوند؟!