• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : شرمنده كارهاي پسرم هستم!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سلام 
    سلام عليكم
    آدم را شرمنده مي‌کند اين‌گونه اعمال
    به حدّي که
    اصلاً نمي‌داند چه بايد بگويد
    و چگونه برخورد کند

    مرحوم آية اللّه مرعشي نجفي مي گويد: زماني که در نجف بوديم، روزي هنگام ظهر، مادرم به من گفت: برو پدرت را صدا بزن تا براي صرف نهار بيايد، من به طبقه بالا رفتم و ديدم پدر در حال مطالعه خوابش برده است. نمي دانستم چه کنم؟ از طرفي بايد امر مادر را اطاعت مي کردم و از طرفي مي ترسيدم با بيدار کردن پدر، باعث رنجش خاطر او گردم. خم شدم و لبهايم را کف پاي پدر گذاشتم و چندين بوسه بر آن زدم، تا اين که بر اثر قلقلک پا، پدرم از خواب بيدار شد و ديد من هستم، وقتي اين ادب و احترام را از من ديد، گفت: شهاب الدين تو هستي؟ عرض کردم: بلي آقا، دو دستش را به سوي آسمان بلند کرد و گفت: «پسرم خداوند عزّتت را بالا ببرد و تو را از خادمين اهل بيت(عليه السلام) قرار دهد» و من هرچه دارم از برکت همان دعاي پدرم است که در حق من نمود و به مرحله اجابت رسيد.
    پاسخ

    سلام. إن‌شاءالله خداوند همه فرزندان شيعه را عزيز و از خادمين اهل بيت (عليه‌السلام) قرار دهد. فرزندان مرا نيز. تشكر از نكته خوب‌تان.