وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
بازي ِ حضانت
نظرات :
0
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
علي
ناشزه ملعونه !
نميداني که چقدر به جانم نشست اين تعبير
هفته پيش در اداره پست کاري داشتم
نزديک است به آن دانشگاه بي خاصيت کذايي
اتفاقا ناشزه ملعونه ديگري را ديدم که چادر دانشجويي بي بند و باري اش را به کناري نهاده و با مانتويي کوتاه دست در دست نر خري جلف ريسه مي رود از حرام لقمه گي
خيلي حال کردم با اين تعبيرت سيد خدا
ناشزه ملعونه !
پاسخ
:) سعي كن خيلي حال نكني! از حلقومت بيرون ميكشندها... اين آدمها تخصص دارند در حلقآويز كردن خوشي آدم! ديروز چند پيامك جديد دريافت كردم، كفم بريد! دو هفتهاي هم هست كه مدام تماس «ناشناس» دارم. حدس ميزدم از آن دادگاه باشد، شنبه ظهر ديگر پيام صوتي گذاشتند كه: «بيا كوچه مخابرات كارت داريم»! من البته نرفتم، تا خودشان بيايند و ببرندم. ولي خلاصه اينطوري خوشي را از حلقومت ميكشند بيرون! ياعلي :)