• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : شبيه آگهي ازدواج
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + صبر 
    ريختند
    بالاخره ريختند
    با مامور و دستبند و يک گله آدم نما
    زن و مرد
    خيابان را بند آوردند
    خلق مبهوت که چه شده؟
    برخي مي پرسيدند آمده اند که استاد را ببرند؟
    به در همان موسسه کذايي که ميداني
    قيامتي شد برادر
    گفتم حرف همان است که گفتم طلاق در مقابل مهريه
    دادخواست اعسار من چند روز ديگر نهايي مي شود
    و مرد باکي از بند ندارد
    علي الخصوص که بند نامردي باشد و سند مظلوميت
    که مظلوميت حقانيت مي آورد
    اقلا با ضريب يک
    قبول نمي کنيد بچرخيد تا بچرخيم
    همان شد که گفتم
    چقدر احمقند برخي انسانها
    سه سال است عذاب مي دهند عالم و آدم را
    بعد سه سال همان مي کنند که اول بايد مي کردند
    و خودشان مي مانند و دريايي از ترديد و آبروي رفته يک عمر
    و دختري دست دوم
    و نفرين مردم
    و من مي مانم و آرامش
    و خدايي که ديگر در همين نزديکي نيست
    که کلمه نزديک هم حق مطلب را ادا نمي کند
    ديشب جمکران بودم
    و امروز سحر حرم
    فقط براي اينکه تشکر کنم
    و بگويم
    چقدر امروز دنيا زيباتر شده است
    خداي من ....

    پاسخ

    لا إله إلا الله... خدا جزاي عمل‌شان را در همين دنيا بدهد إن شاء الله.