• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : گلهاي بهاري ِ پاييزي
  • نظرات : 8 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام بعد از 2 روز شلوغي کارام بالاخره به وبلاگتون اومدم.

    اين مطالب طلاق در مورد خودتونه.

    خدائئش چه جور دلتون اومد اين مطالب رو ثبت کنين توي يه وبلاگ که ديگران بخونند و خدايي نکرده وجهه همسرتون نامناسب بشه.هرچي نباشه زندگي و احساسات شخصيش بود شايد رضايت نداشته باشند.

    من که خودم هيچ وقت به خودم جرات نميدم زندگي شخصي خودم با همسر سابقم رو در ملا نظر ديگران حلاجي کنم.

    ///////////////////// راستي همسر سابقتون از اين مطالب مطلعند...؟

    آقا سيد چرا نمي رين دوباره با همسرتون زندگي کنين. شايد اون بنده خدا واقعا شما رو دوست داشته باشه و مصمم بشه رويه غلطش رو رفع کنه.؟

    ممنون ميشم جوابمو بدين.

    ياعلي.

    پاسخ

    قصه رو سعي كردم تا جايي‌كه مي‌توانم در وبلاگ ينويسم. گمان نمي‌رود كه ايشان بتواند رويه غلط خود را اصلاح كند و اصرار هم دارد بر ادامه همان مسير. تشكر از نظر لطف شما.