سلام
يک سؤال طرح کردم که دوست دارم شما و دوستان ديگه اي که اين نظر رو ميخونن تشريف بيارين و پاسخ بدين.
پس منتظرقدوم همگيتون هستم....
سلام.آقا سيد ما اجالتا معلوماتو عمل کنيم.کم کم به مجهولاتم مي رسيم.سر در گمي ما دز مجهولاته بدون راهنمايي چراغ هدايت((امامت))که باعث اينهمه اشتباهه.درسته دانايان آنچه را مي دانند بياموزند که به تکليف عمل شود.وگرنه نه هر که تاخت به ميدان هنروري داند.شما هم غمتونو پشت خنده تون پنهان کنين . و بر اساس معلومات خلق خدا رو من جمله من،راهنمايي کنين.
مردان خدا کم نميارن. در هيج شرايطي.
در باب ازدواج هم معتقدم تا سعي نکنيم که بفهميم و نخوايم،کاري از پيش نمي بريم.ناداني بدترين مهلکه است براي نوري که خدا در وجود خاکيمون گذاشت.تنها کار ما بقول شما همين تلاشه. پس موفق باشيد و اميدوارم دفعه بعد اين قدر غمنگين نباشين که غصه دنيام يادم بياد.ناراحت نشينا ولي يه ذره از عکستون ياد بگيرين.
يه خنده معقولانه رو چاشني زندگي کنين و غمتون الهي باشه.
لطفا در باب آسيب شناسيه نظر بزارين تا مردم هم بالخص من مستفيض شويم.
در پناه خدا.
سلام.قرار نيس مطلب جديد تو وبلاگتون داشته باشين.
اگه خواستين تو مباحثه ي وبلاگيم در باب چند همسري و آسيب شناسي خانواده شرکت کنين خوشحال ميشم.
سلام.قرار نيس موضوع جديد بزارين تو وبلاگتون...........
اگه خواستين توي بحثا وبلاگم در مورد آسيب شناسي خانواده شرکت کنين.
سلام بعد از 2 روز شلوغي کارام بالاخره به وبلاگتون اومدم.
اين مطالب طلاق در مورد خودتونه.
خدائئش چه جور دلتون اومد اين مطالب رو ثبت کنين توي يه وبلاگ که ديگران بخونند و خدايي نکرده وجهه همسرتون نامناسب بشه.هرچي نباشه زندگي و احساسات شخصيش بود شايد رضايت نداشته باشند.
من که خودم هيچ وقت به خودم جرات نميدم زندگي شخصي خودم با همسر سابقم رو در ملا نظر ديگران حلاجي کنم.
///////////////////// راستي همسر سابقتون از اين مطالب مطلعند...؟
آقا سيد چرا نمي رين دوباره با همسرتون زندگي کنين. شايد اون بنده خدا واقعا شما رو دوست داشته باشه و مصمم بشه رويه غلطش رو رفع کنه.؟
ممنون ميشم جوابمو بدين.
ياعلي.
راستي آقا سيد بيشتر از اين من رو با تجربياتتون آشنا کنين.
در مورد مطالب وبلاگم هم نظر بدين مگر عيوبشو نقض کنم.
منم براتون نظر ميدم.سر نماز دعا کنيد
حيف که کلاساي درسيم خيلي فشرده ست والا بيشتر باهاتون کامنت ميشدم..
با اسم وبلاگتون چندان موافق نيستم.چون حق و باطل آشکاره. فقط بايد شجاعت داشت و رفت دنبالش.در معييت عشق الهي وبا منطق.
بنابر اين شايدي وجود نداره. تمام جهان بر اساس بايد و نبايد،خواستن و نخواستن،انجام دادن يا انجام ندادنه.همه چيز اعم از خوب و بد،يا هست يا نيست،چه به صورت کامل وچه ناقص.حق و باطل هم به همين شيوه بالفعل ويا بالقوه اند.و همه شايد ها ضمني و غير محسوسند.واقعيت همان چيزيست که هست،جه مناسب وچه نامناسب. و حقيقت هم همچنين.با شايد مخالفم.
سلام.من توصياتي دارم.1/حرفام ممکنه کمي جنبه سياسي بگيره برا همين اگه جايي گفته شه عوارض خواهد داشت.برا همين بايد شجاعت اين جور بيان ها رو داشته بتشين.
2/من حرفاتونو اگر سياسي باشند وياوجهه مخالفم اصولا جايي نميگم.بنابراين از اين لحاظ آزادانه صحبت کنين.
3/حرفايي که در اين باب رد و بدل ميشه به طور خصوصي توي کامنتا رد و بدل شه. وبابت اين قضيه مطمءنم کنين.
4/يه سر به 3 موضوعي که توي وبلاگم گذاشتم بزنين و بخونين.....و با جبهه م بيشتر آشنا بشين.که بعدا دچار ترديد نشين.عنوان اين 3 مطلبو مي نويسم.
1/به قول بچه مذهبي هاي معتقد به ولايت
سلام.آقا سيد.وبلاگ خيليييييييييييييييييييييي...........خوبي بود.اسم جالبي هم داره.من وبلاگتونو لينک کردم.وبلاگ منم لينک کنين.به وبلاگم سر بزنين و ما رو از نظر قشر طلبه محروم نکنين..
راستي با توجه به اينکه کم از جانب بعضي طلبه ها تهديد نشدم و چوب مخالفتامو خوردم.سوالاتي هم درمورد قشر طلبه دارم.مايل به جواب بودين مطلعم کنين بپرسم.بلکه راهنماييم شه.
التماس دعا...
سلام:
زمان بدون کوچکترين اعتنايي به ما شتابان ميرود تا به انتها!!!
8 سال گذشت............
جمعه جهت يادبودي از مهربان پدرم بر گرد مزارش به اتفاق اقوام و آشنايان جمع خواهيم شد.
اگر فرصتي براي حضور يافتيد خوشحالمان خواهيد کرد..........
ساعت 10 و نيم صبح جمعه 4/9/90