• وبلاگ : شايد سخن حق
  • يادداشت : درج متن و ترجمه قرآن در Word
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رضا دانش 
    سلام
    يک سوال داشتم
    آيا امثال من که ما را نه به سيدي مي شناسند و نه به خاطر پيامبر تعظيم مي کنند آن به اين دليل که مادرمان سيد است، مي توانيم از عنوان سيد استفاده کنيم و خود را سيد معرفي کنيم؟
    حداقل نسل پيامبر را بيشتر نمايانده خواهد شد
    بالاخره سيد هستيم يا نه
    خودم احساس مي کنم از نسل حضرت زهرا نيستم و کساني که سيد خطاب مي شوند البته بلا نسبت شما کمي مغرور تشريف دارند
    پاسخ

    سيد بودن يا نبودن دو مقوله دارد؛ بخشي كه احكام عرفي بر آن بار مي‌شود و بخشي كه احكام شرعي. خب وقتي «سيادت» موضوع احكام شرعي قرار مي‌گيرد، تعريف آن نيز بر عهده شارع است. آن‌جا خداوند است كه تصميم گرفته بر چه كسي احكام شرعي سيادت بار شود و بر چه كسي نشود. دست ما كه نيست. خب مرجع ما نيز فقها هستند كه خرّيط فن درك قرآن و حديث‌اند. بايد به قول آن‌ها رجوع شود. اما به عرف كه مي‌رسيم، مردم سنّت‌ها و باورهايي دارند و عنوان «سيد» را به اشخاص خاصي اطلاق مي‌كنند، معمولاً جايي كه نسب از پدر باشد. نسبت مادري را «ميرزا» اطلاق مي‌كنند، به معناي «سيدزاده». حقير بارها در زندگي از اين كه «سيد»‌ خطاب شده‌ام بر خود لرزيده‌ام. شمشيري دو لبه؛ هر جا كه عنايت مردم زياد شود، گناه و خطا ثقيل‌تر مي‌گردد. درست مانند همين «مشاهير» يا به قول غربي‌ها «سلبريتي»ها. هر گاه قول و فعل تو مورد توجه مردم قرار بگيرد، نفس همين يعني «خطر». مخاطره‌آميز مي‌شود، چون يك خطاي تو هزاران خطا مي‌زايد. اگر چه خوبي‌هايت نيز مي‌تواند بر خوبي جامه بيافزايد. سيادت هم نردباني‌ست كه ديگران را بالا مي‌برد و بالقوّه قدرت دارد تا خودت را بر زمين بزند. غرور هر جا كه باشد «پا در كفش خدا كردن» است. تكبّر صفت انحصاري پروردگار است و هر انساني كه كبر بر او حادث شود «أن رأه استغني» شده، آناً سقوط مي‌كند. پناه مي‌بريم به خداوند از اين‌كه...