پديده دوم --مرد --است..حکومت و تندرو ها و خيلي ها با چه دليلي مرد را مهاجم--شهوتران-بي ناموس--وحشي--قابل تحريک--مجاز به تحريک.با قدرت تهاجمي و روشي غير ديني و غير اخلاقي تصور کرده اند. چرا در اجتماع ان چنان کمبودهاي وحشتناک بايد باشد و راه و روش متخصصان نباشد تا افکار و تصورات و نيرو هاي مردانه را جهت بدهدو استفاده کند و استفاده برساند.اين تصوير گوريل مابانه از مرد و محور تعريف از يک مرد انسان ، نه يک گوريل خطرناک شهوتران.اين طرز تفکر و تبليغ ان از کجا امده؟موضوع دقيقا مثل دستمزد کارگران ايراني شده که در آمد انها ريالي و مخارجشان دلاري هست.با چه مجوزي مرد ايراني با هفت هزار سال موحد بودن و داراي فرهنگ انساني فوق العاده را با مرد اروپائي و غالبا با گوريل و شامپانزه و خروس نگاه مي کنيد؟ البته همان طور که شاهد هستيم ملت متوجه شده اند که تبليغ و اجرا عليه رفتارهاي آزادي معقول بانوان و حتي تصويب يک قانون عهد عتيق فقط و فقط به عنوان تهديد مستقيم نيمي از جامعه و قدرت نمائي محض است وگرنه کسي در حکومت پرواي اجراي دستورات الهي را ندارد==پديده سوم بماند تا پاسخ شما را ببينم--

درود بر شما--به وبلاگ من سر نزديد و يا من نتوانستم نظر و پيام شما را ببينم---موضوع رابطه حداقل سه محور اصلي دارد.سه پديده مستقل و مجزا که فقط زماني که مورد تحليل قرار مي گيرند در رابطه بايد انها را ديد--پديده اول=زن= هست.ابتدا بايد بدانيم که زن -مادر-خواهر-همسر وفرزند هم هست.زن موجودي بسيار حساس و ظريف و محترم مي باشد. محافظت از زن دو وجه دارد.اول محافظت فيزيکي و دوممحافظت غير مادي(نرم افزاري)از ابتداي بحث زن مردان غالبا به محافظت فيزيکي از زن علاقه و توجه نشان داده اند. البته خيلي کم و گاهي هم به محافظت غير مادي پرداخته شده است که بارز ترين ان مشتعل کردن موضوع غيرت در مردان است و گاهي هم موعظه و خيلي کم هم علاقه شديد به يک مرد و يا فرزند.محافظت فيزيکي چنانچه برابر اصول انساني و اسلامي و دقيق نباشد توهين آميز --خرد کننده--نابودگر و بي رحمانه خواهد بود.که در کنار اشتعال غيرت هاي متعصبانه مردانه به فجايع زيادي هم رسيده است. تندرو ها توع دارند از درخت نکاشته ميوه رسيده و شيرين بچينند. ايا در کشور ما بغير از تهديد و توهين و گاهي هم قتل روش صحيح تربيت فرزندان دختر و رفتار شايسته با بانوان از طريق رسانه و ...آموزش داده شده؟؟؟؟؟؟؟؟ بقيه در پيام بعد

درود بر شما--من تصادفا به وبلاگ شما رسيدم و از نظر کار با پارسي بلاگ هم زياد توانا نيستم و امکان دارد که نتوانم جهت دريافت پاسخ دوباره وبلاگ شما را پيدا کنم.لذا خواهشمندم براي ادامه گفتگو شما به وبلگ من تشريف بياوريد و پيامي بگذاريد تا من بتوانم با استفاده از آدرس شما سعادت بازگشتن به ايم وبلاگ را پيدا کنم.ممنون

سد مثال جالبي هست.اما قاطي کردن حجاب و عفاف اصلا درست نيست--چه بسيار با حجاباني که از غم نان تن فروشي ميکنند و براي امنيت شغل خود حجاب را رعايت ميکنند.پس حجاب و عفاف قابل جمع نيستند.غفلت از شرايط اقتصادي و بسياري زير پايه هاي اساسي فقط با اصرار در جهت اجراي يک پديده سياسي و مذهبي کار را به جائي نمي رساند.در اين راه تعصب و انتخاب شدت عمل به هر دليل و بهانه ايي کاملا نتيجه عکس داده و خواهد داد.دروغ-اختلاس و کشنده تر از همه وعده هاي حاکمان و ناتواني در اجراي يک صدم از وعده ها فاصله بين حاکمان و مردم انداخته و اين دو طرف که نتيجه سرمايه گذاري غرب و شرق روي جامعه ايران است ديگر هرگز تا قيامت به هم نخواهند رسيد.ما بايد اگر خودمان و مردم را دوست داريم بايد در تقويت نقاط اشتراک بين خودمان اقدام کنيم.چون در حال حاضر اصل فرهنگ و مذهب و باور مردم مورد تهاجم قرار دارد و قوي ترين دشمن هم خودمان نسبت به خودمان هستيم.من که تا بحال شاهد يک اجراي درست امر به معروف نبوده ام---نهي از منکر پيشکش متعصبين.هشدار ميدهم که هر روز بيشتر و عميق تر با خطر فروپاشي همه چيز مواجه هستيم.بدانيد که تاريخ قاضي واقع بين و بي رحمي هست.اماده شويد برالي حضور در محضر قاضي تاريخ.روز قيامت به خودتان مربوطه

سلام. خيلي منتظر پست جديد بودم. راستش من هم قبلا به اين موضوع فکر کرد بودم. نيروي شهوت جنسي نيروي قوي هست. پس بايد حکمت محکمي هم پشتش باشه که خداوند براي ما قرار دادش. اين نيرو موجب ازدواج هست. موجب فرزندآوري هست. موجب استحکام خانواده هست. موجب اصلاح بين زن و شوهر هست. موجب تخليه استرس ها و اضطراب ها در بين زن و شوهر هست.
(گاهي فکر مي کنم ضرب المثلي که ميگن زن و شوهر دعوا کنن، ابلهان باور کنن دقيقا به خاطر همين نيرو و محسناتش ساخته شده)

دلم تنگ شده بود براي وبلاگ نويسي تون