وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
در ِ آرامبخش
نظرات :
1
خصوصي ،
2
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
....
چرا انقدر کمپست ميذاريد؟؟؟!!!
پاسخ
آخه بچهها كم شيرينكاري ميكنن! واقعاً خيلي فرق ميكنه. وقتي بچهها بزرگ ميشوند ديگر به شيريني كودكيشان نيستند. ديگر آنقدر اتفاقات جالب و هيجانانگيز نميافتد. اصلاً ديگر با تو خيلي كار ندارند كه! آنچه بايد فرابگيرند ياد گرفتهاند و سر خود همه كارهايشان را انجام ميدهند. بله، يك گير و گرفتاريهايي دارند كه مربوط به اين سن است، ولي خب نوشتن مطلب درباره آن مسائل خيلي مقبول نيست. اخيراً درگير بلوغ فرزندان هستم و با اين دست مشكلات دست و پنجه نرم ميكنم. ولي هنوز به جمعبندي نرسيدهام كه چطور بتوانم اين چالشها را بنويسم و راهحلهايي كه به كارگرفتهام را توصيف كنم! ممنون از توجه شما.
+
....
درب کابينت روهم با کشمي شد بست:)
والله
يه کم فکر، خلاقيت مياره
درضمن حتما کابينت هاروخوب نچيده بودن، بچه ميخواستن تغييردکور بدن:)))))
پاسخ
هاهاهاها... بله، صحيح ميفرماييد. حتي يه چيزايي بود آن روزها مد شده بود، در پلاستيكفروشيها ميفروختند مخصوص بستن در كابينت. ولي ايشان اصرار به ساخت در چوبي داشت، شايد به واسطه اينكه در منزل اقوامش ديده! در اين 13 سال خيلي وقتها پيش ميآيد اين جمله را بر زبان ميرانم: «خدايا تو را به واسطه اين رهايي كه عطا نمودي سپاس ميگذارم». د: