وبلاگ :
شايد سخن حق
يادداشت :
زن ِ بابا
نظرات :
0
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فاطمه
سلام و عرض ادب
و صد البته خداقوت
* اول بابت وبلاگ بسيار جالب و پر محتوا
** دوم به دليل نثر روان و شيوا
*** سوم از جهت تربيت عالي و فرزندان بي نظير شما
که اين ستارگان در آسمان زندگي تون تا هميشه درخشان خواهند ماند ، ان شاالله
پاسخ
سلام و تشکر. اول به خاطر اينکه وبلاگ مرا خوانديد. دوم بابت اينکه وقت گذاشتيد و نظر ثبت کرديد. سوم هم لطف و محبتي که به حقير داشتيد. اميد که در پناه خدا همچنان پايدار و مستدام باشيد.
+
....
چه باحال و جذاب
پاسخ
:))
+
بنايي يوتيوبي
ادامه البته فرموديد که قصدتان پرستار گرفتن نيست ولي مقصود من از معرفي لينک فوق اين است که گفته مي شه کساني که به عنوان شغل پرستار بچه ثبت نام مي کنند آماده براي ازدواج هستند ولي براي دريافت مجوز ورود به کشور ديگر عنوان ثبت نامي آن پرستار بچه است که بتوانند ويزا بگيرند به همين دليل سايت فوق را معرفي کردم ولي تجربه اي ندارم و خودم هم در سايت فوق هيچ عضويتي ندارم شايد بتوانيم بعد از ثبت نام شما از تجربه شما از سايتهاي مشابه استفاده کنيم زيرا گويا داوطلبان ثبت نام کرده به دليل اينکه از کشورهايي مي آيند که سطح اقتصادي پايين دارند مشکلي با وجود همسر اول و يا پرستاري از کودکان او ندارند
پاسخ
اوايل خيلي تلاش كردم براي يافتن پرستار. يك نفري را هم پيدا كردم كه دو ماهي آمد و بچهها را نگهداري كرد. اوايل رفتن زن اول بود و من مشغوليتهاي كاري داشتم و نميتوانستم خودم در خانه باشم. ولي بعد مشكلات پرستاري را متوجه شدم و آن پرستار هم پول بيشتر مطالبه كرد و چون قبول نكردم رفت. اما اينكه پرستار خارجي بيايد و بشود زن زندگي، بايد بيشتر بررسي كرد. تشكر.
+
بنايي يوتيوبي
https://www.aupair.com/
تشکر از توجه شما ، با توصيفي که شما کرديد ياد اين سايت افتادم ، من زبان خارجي نمي دانم ولي شنيده ام ويژه استخدام پرستار بچه از کشورهاي ديگر گويا هست ولي چون زبان خارجي نمي دانم اطلاعي ندارم آيا فقط براي آمريکاست يا از کشورهاي ديگر هم مي توانند درخواست پرستار بچه بدهند و همچنين اين فقط يکي از اين سايتهاي تخصصي ثبت داوطلبان پرستاري بچه است ولي متاسفانه بنده آدرس ساير سايتهاي تخصصي اين کار را ندارم ولي اگر بقيه سايتها براي شرايط ايران بهينه سازي شده باشند که خيلي هم خوب مي شود يعني ثبت درخواست پرستار بچه براي کساني که داوطلب پرستاري بچه هستند از کشورهاي ديگر شايد خودتان بايد برنامه نويسي کنيد يک سايت اينطوري را
پاسخ
فرهنگ پرستار كودك در ايران رواج ندارد. در كشورهاي غربي دارد. اگر چه ميتوان سايتي براي آن ساخت، ولي شخصاً با اين فرهنگ موافق نيستم. سايتي را كه معرفي فرموديد بررسي ميكنم. ممنون از راهنماييتان.
+
[ادامه پاسخ]
...راستي اين را هم گفت كه چون فقط آشپزي چيني بلد است، بايد انواع خاصي از سبزيجات را تهيه كنيم كه وقتي من بررسي كردم، فقط در منطقه يك و دو تهران ميشود آنها را پيدا كرد و در قم اصلاً يافت نميشوند! :)) پس اين ارتباط نيز پايان يافت. همين اخيراً نيز يكي از طلبهها دعوت كرد و با بچهها رفتيم منزلشان تا با خواهرخانم ايشان آشنا شويم. فرصتي را هم ايجاد كرد تا مستقيماً با شخص مورد نظر صحبت كنم. ايشان هم قصد داشت از شهر خودشان به قم بيايد و هدف اصلياش تحصيل علوم ديني بود و بنده عرض كردم با هدف من كه نگهداري از فرزندان است سازگار نيست. من اگر ميخواستم خودم بچهها را نگه دارم تا يك فرد ديگر درس بخواند كه زن نميگرفتم. همين الآن مشغول اين كار هستم. چرا بار خود را سنگينتر كنم؟!
پاسخ
فرموديد فرد شاغل. بله. دو مورد يادم هست كه شاغل بودند، ولي هر دو اصرار داشتند كه پس از ازدواج حاضر هستند شغل خود را كنار بگذارند. ولي شرط اصلي من را نپذيرفتند، اينكه ازدواج رسمي و دائم بعد از آشنايي نزديك با فرزندان باشد و پس از مدتي كه در خانه ما زندگي كردند. دختر كه هيچ، خب خانوادهها اجازه نميدهند قطعاً، ولي هيچ زن بيوه يا مطلقهاي هم تا به حال نپذيرفته كه يك يا دو ماه در خانه ما زندگي كند و سبك و سياق زندگي ما را ببيند، بچهها هم اخلاق و رفتار او را تجربه كنند، بعد اگر همه با هم همديگر را پسنديديم، برويم محضر و سند ثبت كنيم. انگار يك تابو است و هيچ فردي با اين شرط كنار نميآيد. گويا يك رفتار مجرمانه و غيرقابل قبول است. در حالي كه متوجه نيستند هزينه آبرويي طلاق خيلي بيشتر است. اگر سند محضري بنويسيم و عقد رسمي كنيم و برحسب عرف يك جشن مختصر هم بگيريم، بعد از يكي دو ماه اگر فرزندان با ايشان نساختند يا ايشان با اخلاق بچهها، خب من كه نميخواهم زندگي پرتنشي داشته باشم، كار به جدايي اگر برسد، هم هزينه مالي و هم هزينه بيآبرويي آن كه خيلي بيشتر است. اين را نميپذيرند! چه ميشود كرد؟!
+
بنايي يوتيوبي
ادامه ، آنها وقتي شغل شما را متوجه مي شدند احيانا به صورت متون پرينت شده يا اپليکيشن موبايلي با شغل شما بيشتر آشنا مي شدند برام سوال است که افرادي که خواستگاري رفته ايد به چه وجهي بيشتر علاقه داشتند ، خواستگار برنامه نويس، يا خواستگار طلبه، خواستگار پژوهشگر ، خواستگار داراي خانه و ماشين... هيچ وقت به خواستگار فرد شاغلي رفته ايد؟ يا اين خط قرمز هست؟ اين سوال را پرسيدم که بدانم فرد شاغل به چه جنبه اي علاقه داشته است برنامه نويسي پژوهشگري يا طلبگي
پاسخ
غير از يك مورد، با هيچ فرد ديگري درباره با شغلم صحبت نكردم. يعني انگار براي همهشان واضح بود كه با يك طلبه قرار است ازدواج كنند و بيشتر ميگفتند، شايد هم صرف ادعا، كه هدف اصليشان خدمت به اسلام و انگيزهشان ناشي از علاقه شديد به روحانيت و فضاي زندگي طلبگي است. يكي دو مورد هم رسماً گفتند ميخواهند عروس حضرت زهرا س باشند و از فرزندان آن حضرت س نگهداري كنند. يك فردي يادم هست ميگفت براي هر خواستگار از يك روحاني به صورت تلفني مشورت ميگيرد. آن روحاني سرشناس را ميشناختم. ميگفت تا تلفن نكند و نظر او را نپرسد تصميم نميگيرد. مدعي بود كه هر موردي تا حالا داشته مخالفت شده، ولي مشخصات مرا كه به آن روحاني گفته، او به شدت اصرار داشته كه همين مورد براي شما مناسب است. ولي وقتي شرايط مرا شنيد، گفت كه نميتواند بپذيرد. هرگز نشنيدم از هيچ فردي كه درباره خانه يا ماشين يا اموال و درآمدم سراغ بگيرد. عرض كردم غير از يك مورد. از طلاب جامعةالمصطفي دوستي داشتم كه فردي با اصالت ايتاليايي را معرفي كرد، تازه مسلمان، گفت علاقه دارد بيايد قم درس حوزه بخواند و سابقه ازدواج و طلاق داشته و شوهر مسلمان ميخواهد. مدتي با چت و ايميل به زبان انگليسي گفتگو كرديم و در نهايت يك تماس تلفني هم داشتيم. همه چيز خوب پيش رفت تا اينكه در آخرين ايميلها رسيديم به بحث خانه و درآمد. وقتي گفتم خانه ما تنها يك اتاق خواب دارد و بچهها در هال ميخوابند، ايشان برنتافت. درآمدم را هم تبديل كردم به دلار و گفتم ماهي 200 دلار است. (البته آن روز بود، امروز با گران شدن دلار وقتي حساب كردم ديدم فقط ماهي 70 دلار ميشود! علي بركة اين رئيس جمهور :) چند شرط گذاشت: اول اينكه يك خانه جديد اجاره كنيم كه حداقل سه اتاق داشته باشد؛ يكي براي پسرها، يكي براي دخترم و يكي هم براي زوجين! ديگر اينكه ميگفت بايد نگهداري از فرزندان را تقسيم كنيم، مساوي، تا ايشان بتواند درس حوزه بخواند. سوم اينكه مدعي بود همين الآن ماهي 3000 دلار در كشور خود درآمد دارد و نميشود با 200 دلار زندگي كرد و من بايد درآمد خود را افزايش دهم...
+
بنايي يوتيوبي
تشکر از توجه شما، کنجکاوم بدانم خانواده يا خود اشخاص مورد نظر از خوانندگان يا کامنت گذاران وبلاگ شما بوده اند؟، تصور بنده اين است که هيچ يک از خانواده ها و خود آن افراد چندان از روش هاي مجازي مثل وبلاگ شما يا کامنت گذاري مرتب يا شبکه هاي مجازي ديگر ارتباط طولاني مدتي با شما و مطالب وبلاگ شما نداشته اند. لذا نگران بودند که سازگاري اتفاق نيفتد بطور مثال ارتباط طولاني مدت ايميلي يا اس ام اس. خوب اين هم روشي است که با بچه هاي شما آشنا شوند و ببينند که سازگار هستند يا خير، مثلا صفحه اي در اينستاگرام براي بچه ها باز کنيد و عکس ها و مطالب بچه ها را بگذاريد تا بچه را بشناسند حتي پيچ مخفي اينستاگرام
پاسخ
بعضي بله و بعضي خير. بعضي هم پس از آشنايي و گفتگو، نشاني وبلاگ را گرفتند و مروري بر زندگي ما كردند. اتفاقاً دو سه نفر از كساني كه به خواستگاريشان رفتم، اصرار داشتند كه فرزندانم را دوست دارند و خيلي از شيوه تربيتشدنشان خشنودند. ولي اصرار بنده اين بود كه فرزندان نيز بايد احساسي متقابل داشته باشند و اين جز از طريق زماني براي آشنايي نزديك رخ مشخص نميشود. مسأله اين نيست فقط كه همسر جديد بتواند فرزندان را بشناسد، فرزندان نيز به نظر من مهم هستند، چه بسا بيشتر هم. و همين سبب دردسر شده است. يادم هست مشخصاً دو مورد از افرادي كه صحبت كردم، رسماً گفتند: «شما زن نميخواهيد، پرستار براي فرزندان خود ميخواهيد!». براي يك زن در جامعه امروزي ما خيلي سخت است كه از روز اولي كه ازدواج ميكند سه فرزند داشته باشند كه البته هيچكدام را هم خود به دنيا نياورده باشد. پذيرش اين مطلب دشوار است. هر دختر يا زني دوست دارد مدتي را با شوهر جديد خود تنها باشد، تفريح كند، سفر برود، تا بيشتر بشناسد و آشنا شود و از اين آشنايي تازه لذت ببرد. اين فرهنگ امروز جامعه ماست و توقعيست كه پديد آمده. اينكه روز اول «مادر» باشي و يا به قول خودشان پرستار، اين قابل قبول نيست. دقيقاً خاطرم هست يك فردي كه تحصيلات دانشگاهياش را هم تمام كرده بود خيلي واضح به من گفت: «پس شأن زن در زندگي شما چه ميشود؟» و من نيز در پاسخ عرض كردم: «شما صحيح ميفرماييد، من جسارت كردم و اشتباه از بنده بود كه پيشنهاد ازدواج به شما دادم و شأن زن را با اين كار خود پايين آوردم!» و پايان تماس! :)
+
بنايي يوتيوبي
سلام ، شما ابتکار و خلاقيت خوبي در ساخت و تعمير لوازم خانگي داريد نظرتون در مورد اين ايده چي هست که شخصي خودش طي چندين ماه اقدام يه بازسازي اطاقهاي خانه فعلي خودش بکند؟ براي ارزان شدن و کاهش هزينه کارگر نياورد و در اوقات فراغت روزانه با ديدن يوتيوب اقدام به بازسازي طي ماهها يا يکسال بکند به نظرتون با ديدن يوتيوب مي شه اين کار را انجام داد؟
پاسخ
سلام. قطعاً ميشود. شكي نيست كه ميشود. اما حرف اول را «ابزار» ميزند. مهارت را ميشود با تماشا كردن فيلمهاي آموزشي كسب كرد، ولي ابزار خيلي مهم است. كيفيت كار محصول ابزار است. مواد اوليه گران است، ابزار فوقالعاده گران. آنكه شغلش اين است، ابزار خوب ميخرد و كار با كيفيت انجام ميدهد. ولي كسي كه فقط يكبار و براي مدت محدودي قصد فعاليت تخصصي دارد، خب صرف نميكند ابزار خوب بخرد، پس به مشكلات زيادي بر ميخورد. بازسازي خانه، منظور شما احتمالاً تغيير مكان يا افزايش ديوارهاي داخلي خانه است. اين شامل چهار بخش ميشود؛ نخست تخريب ديوارهاي فعلي، دوم ساخت ديوار جديد، سوم چارچوبهاي آهني در و پنجره و چهارم برقكشيهاي توكار. تخريب از همه خطرناكتر است. دوستي داشتم نزديك بود زير ديوار بماند، چون تخريب ديوار زا از مسير نادرستي آغاز كرده بود. اما براي ساخت، من خودم ترجيح ميدهم از مصالح آسان استفاده كنم. مثلاً ميشود با MDF يا چوب پارتيشن ساخت به جاي ديوار. يا از بلوكهاي گچي از پيش آماده استفاده كرد براي ديوار. راههايي كه سادهتر باشد و كمتر تخصصي. در هر صورت مشورت با بعضي افراد كه تخصص دارند مفيد است. اميدوارم موفق باشيد و اگر موفق شديد، تصوير قبل و بعد از تلاش خود را روي اينترنت بگذاريد تا تجربهاي براي ديگران شود. در پناه خدا.